خانه    نقشه سایت    تلفن 021-26701198     تماس با ما info@karafarinenab.ir

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 رأی)

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

بی‌شک تحلیل‌گر کسی است که توانایی حل مسئله دارد. و وظیفه اصلی وی حل مسائل در حوزه‌ای است که تحلیل رخ می‌دهد. این افراد که گاهی تحت عناوین تحلیگر سیستم و معمار کسب‌و‌کار نیز از آن‌ها یاد می‌شود، وظیفه خطیر برقراری ارتباط بین متخصصین کسب‌و‌کار و تحلیلگران داده را به عهده دارند.

در واقع تحلیلگران کسب‌و‌کار مسئول شناسایی نیازهای کسب‌وکار مشتریان و ذینفعان بوده و با ارائه راهکارهای لازم برای رفع این نیازها و مشکلات موجود در کسب‌و‌کار، نه تنها مشکلات جاری را برطرف می‌سازد بلکه ارزش افزوده‌ای نیز برای سازمان ایجاد می نماید.
مسئولیت تعریف، مدیریت، استخراج، تحلیل، تایید و مستندسازی نیازمندی‌های کسب‌وکار، سازمان و یا یک فرآیند سازمانی و ارائه راه حل مناسب، در جهت پاسخگویی به نیارمندی‌ها و دستیابی سازمان به اهداف تعیین شده آن، با این گروه می‌باشد. تحلیلگر کسب‌وکار در بدو عمل، راهکار از پیش تعیین شده‌ای را ارائه نمی‌دهد، اما منحصراً بر اساس نیازمندی‌های روشن و مدون است، که راهکاری ارائه می‌نماید.


تفاوت کار یک تحلیلگر کسب و کار و مدیر پروژه
تفاوت تحلیلگر کسب و کار با مدیر پروژه در این است که، مدیر پروژه فارغ از اینکه در چه نوع پروژه ای است یک سری دانش و مهارت های عمومی مدیریت پروژه دارد و از طرفی بنا به ویژگی های فنی پروژه در حوزه تخصصی پروژه دانش و تجربه دارد.
تحلیل گر کسب و کار هم یک نقش است. یک نقش که آن هم در یک پروژه تعریف می شود، و وظیفه اش را حتی پیش از مدیر پروژه و قبل از اینکه هنوز پروژه به صورت رسمی شروع شده باشد آغاز می کند.
در حالی که یک مدیر پروژه مسئول به نتیجه رساندن یک پروژه است. تحلیل گر کسب و کار مسئول به نتیجه رسیدن محصولی است که پروژه برای آن تعریف شده است. از این منظر محدوده کار تحلیل گر کسب و کار فراتر از مدیر پروژه است، کارش پیش از مدیر پروژه شروع می شود و پس از پایان کار پروژه همچنان کارهایی است که باید انجام دهد.


به صورت خلاصه وظیفه اصلی تحلیلگر کسب و کار شناسایی مشکلات، فرصت ها یا خواسته هایی است که حوزه کسب و کار دارد، ارزیابی راهکارهای ممکن و ارائه طرح کلان از راهکار مناسب، استخراج و ارائه دقیق نیازمندی های ذینفعان و به کمک آن، هدایت و نظارت فنی بر پروژه یا پروژه هایی که قرار است راهکار را محقق کنند. حال بنا به اینکه تحلیل گر در چه حوزه کسب و کار فعالیت می کند، باید تخصص مرتبط با آن حوزه را نیز داشته باشد.


به صورت آیتمی وظایف تحلیل گر کسب و کار شامل:
شناسایی و تبیین مشکلات یا فرصت ها (شناسایی تمامی ذینفعان، علل ریشه ای مشکل و …)
ارزیابی راهکارها و تصمیم سازی برای انتخاب راهکار مناسب (ارزیابی از حیث تکنولوژی، هزینه، شرایط سازمانی)
استخراج نیازمندی های کسب و کار (تا سطح تعیین وظیفه مندی ها و غیر وظیفه مندیهای اصلی راهکار )
مشارکت در تبیین نحوه پیاده سازی راهکار (تدوین برنامه مدیریت پروژه، انتخاب مجری و … )
همراهی و نظارت بر روند پیاده سازی راهکار
چنین فردی با وظایفی که برای آن تعریف شد حتما باید دارای شایستگی ها و مهارتهای خاصی باشد.


چرا به تحلیلگر کسب و کار نیاز داریم؟

 


برای اهمیت وجود نقشی به عنوان تحلیلگر کسب و کار تنها به ارائه یک آمار اکتفا میکنم. طبق آمار موسسه PMI که یک موسسه معتبر در زمینه مدیریت پروژه در سطح جهان است، نزدیک به ۴۰ درصد علت شکست های پروژه ها به دلیل ضعف در شناسایی صحیح نیازمندی ها است. در حالی که گنجاندن تحلیل کسب و کار در پروژه باعث بهبود چشمگیر خروجی های پروژه و موفقیت آن شده است.


چه مشاغلی نقش تحلیل گر کسب و کار را دارند؟
تحلیل گر کسب و کار نقشی است که افراد در شغل های مختلف در صورتی که بخواهند کاری که در بالا اشاره شد (شناسایی نیازمندی ها و ارائه راه حلی برای رفع آنها) را در حوزه کاریشان انجام دهند باید لباس آن را به تن کنند. با این وصف تقریبا همه مدیران ارشد باید بتوانند در مقاطعی نقش تحلیل گر کسب و کار را داشته باشند. مدیران پروژه ها نیز باید تحلیل گران خوبی باشند و تمام مشاغلی که در طراحی یک محصول یا خدمت دخیل هستند برای موفقیت در کارشان حتما باید نقش تحلیل گر کسب و کار را به خوبی ایفا کنند.
تحلیل گر کسب و کار، به نام های دیگری نیز شناخته می شود. تحلیل گر سیستم، مهندس سیستم، معمار کسب و کار، معمار سازمان، مدیر محصول، مشاور مدیریت و … هر چند هر کدام از این عناوین در ادبیات های مختلفی تعریف شده اند. اما در عمل کار مشابهی را انجام می دهند، شناسایی نیازمندی های سازمان و ارائه راه حلی برای رفع آنها نقش تحلیلگر کسب و کار هر چند بیشتر در حوزه بورس و فناوری اطلاعات و پروژه های سیستم های اطلاعاتی شناخته می شود. (احتمالا شما هم که دارید این مقاله را می خوانید مرتبط با این حوزه هستید!) اما این نقش می تواند و (باید) در هر نوع پروژه ای وجود داشته باشد. چرا که یک پروژه مجموعه ای از نیازهاست که باید به درستی شناسایی شده و در ادامه راهکار مناسبی برای پاسخ به آن تعریف و پیاده سازی شود.


منبع: پایگاه خبری بازار سرمایه ایران (سنا)

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر به عنوان مهمان

0 / 1000 محدودیت حروف
متن شما باید کمتر از 1000 حرف باشد
نظر شما به دست مدیر خواهد رسید
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

ورود کاربران

خبرنامه پیامکی




گالری تصاویر

با ما در ارتباط باشید