خانه    نقشه سایت    تلفن 021-26701198     تماس با ما info@karafarinenab.ir

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 رأی)

امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 


نگاهي اجمالي به اقتصاد ديجيتال در ايران
بيتا محبي خواه- كارشناس ارشد اقتصاد وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات  
اقتصاد ديجيتال

اقتصاد دیجیتال که از آن به‌عنوان اقتصاد اینترنتی (Internet Economy)، اقتصاد مبتنی‌ بر شبکه (Network Economy)، اقتصاد مبتنی‌بر وب (Web Economy) و اقتصاد جدید (New Economy) هم نام برده می‌شود، به صورت ساده، اقتصادی است که قسمت اعظم آن بر پایه فناوری‌های دیجیتال شامل شبکه‌های ارتباطی، رایانه‌ها، نرم‌افزارها و سایر فناوری‌‌های اطلاعاتی است و انواع تجارت الکترونیک، بازارهای الکترونیک، دریافت و پرداخت، کارت‌های هوشمند و پول الکترونیک و تراکنش مالی را شامل مي‌شود. به بيان ديگر ديجيتالي شدن فرآيندي است كه انسان از طريق ابزارها، فنون و رسانه‌هاي ديجيتالي مانند شبكه اينترنت و راينه به توليد، تكثير، اشاعه و انتشار نمادها و معاني مي‍پردازد و از طريق آنها زندگي خود را را سامان و معنا مي‌بخشد.
قبل از ادامه بحث و بررسي اجمالي اقتصاد ديجيتال در ايران و موانع پيشروي آن، لازم است مروري بر برخي مفاهيم مرتبط با موضوع داشته باشيم.

كسب و كار الكترونيك

کسب و کار الکترونیک با تجارت الکترونیک یکی نیست و تجارت الکترونیک تنها یک جنبه از کسب و کار الکترونیک است. یک شرکت مشاوره‌ای ممکن است یک کسب و کار الکترونیک باشد اما یقیناً تجارت الکترونیک نیست.

كسب و كار الكترونیكی، به معنی اجرای كسب و كار با استفاده از ارتباطات راه دور است. برای مثال،‌ فرایند ثبت و صدور مجوز مبتنی‌ بر اینترنت دانشجویان یا اداره‌ یك دادگاه الكترونیكی، از جمله مواردی هستند كه در مقوله كسب و كار الكترونیكی قرار می‌گیرند و در حوزه تجارت الكترونیكی قلمداد نمی‌شوند. بنابراین، كسب و كار الكترونیكی از معنای وسیع‌تری نسبت به تجارت الكترونیك برخوردار است كه نه‌تنها شامل خرید و فروش است، بلكه ارائه خدمات به مشتریان، همكاری با شركای بنگاه و اجرای معاملات در یك سازمان را نیز دربر می‌گیرد. گاهی كسب و كار الكترونیكی كه مفهوم وسیع‌تری نسبت به تجارت الكترونیكی دارد، با فرمول زیر بیان می‌شود:
EB=EC+BI+CRM+SCM+ERP
در این فرمول داریم:
EB: كسب و كار الكترونیكی؛
EC: تجارت الكترونیكی؛
BI: هوشمندی شركت‌ها؛
CRM: مدیریت ارتباط با مشتری؛
SCM: مدیریت زنجیره تأمین؛
ERP: برنامه‌ریزی منابع بنگاه.
بنابراین تجارت الكترونیكی، یكی از مؤلفه‌های كسب و كار الكترونیكی است كه بر خرید و فروش تأكید دارد.
بازارهای دیجیتال
یكی از مؤلفه‌های اقتصاد دیجیتالی بازارهای الكترونیكی است. بازار، شبكه‌ای از تعاملات و ارتباطاتی است كه در آنجا اطلاعات، كالاها یا خدمات و پرداخت‌ها مبادله می‌شوند. بازار الكترونیكی فضایی تحت وب است كه:
-همه تراكنش‌های مورد نیاز را به صورت الكترونیكی پاسخگوست.
-مكانی است كه در آن خریداران و فروشندگان به صورت الكترونیكی با یكدیگر ملاقات می‌كنند.این مكان ابعاد جغرافیایی ندارد و در واقع فضایی تحت وب است.
-فروشندگان و خریداران در این فضا مذاكره می‌كنند، قیمت پیشنهاد می‌د‌هند و با یكدیگر توافق می‌كنند. سپس سفارش داده می‌شود و معامله عملی می‌گردد.
تجارت الكترونیك
تجارت الکترونیکی عبارت از فرایند خرید، فروش یا تبادل محصولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبكه‌های رایانه‌ای و اینترنت است.

شكل‌گيري اقتصاد ديجيتال

اقتصاد دیجیتالی مفهومی نیست که یکباره خلق شده باشد، بلکه در یک روند تکاملی در ساختار اقتصاد شکل گرفته است. مروري كوتاه بر مفاهيم مزيت مطلق، مزيت نسبي و مزيت رقابتي كه تمامي در راستاي استقرار تخصصي شدن، تقسيم كار و مبادله در جوامع ارائه شده‌اند، به درك دلايل ظهور اقتصاد ديجيتال و چگونگي سمت و سوي آن كمك مي‌كند. مزيت مطلق، مزيت نسبي و مزيت رقابتي، مراحلي هستند که در فرآيند تاريخي جوامع منتهی به پیدایش اقتصاد دیجیتالی در عصر حاضر شده‌اند. نكته اساسي و كليدي كه بايد در نظر داشت اين مي‌باشد كه تمامي اين نظريه‌ها در مورد تجارت بين‌الملل مطرح شدند و سپس به ساير بخش‌هاي اقتصاد نيز تسري پيدا كردند. به بيان ديگر تاكيد بر اين دارم كه اقتصاد ديجيتال نيز با زيربناي تسهيل و اخذ منافع بيشتر از مبادلات و تجارت در بعد ملي و بين‌المللي شكل گرفته است.
مزيت مطلق : مزیت مطلق به معنی داشتن توانایی تولید یک کالا با استفاده از منابع کمتر نسبت به یک تولید کننده دیگر است. به زبان دیگر مزیت مطلق به توانایی یک تولیدکننده در تولید مقدار بیشتر یک محصول یا خدمات نسبت به سایر رقبا با مقدار یکسان منابع اشاره دارد. باز به زبان دیگر مزیت مطلق به معنای بالاتر بودن میزان بهره وری یک تولیدکننده نسبت به تولیدکننده دیگری در تولید یک کالا است.
مزيت نسبي : "از طریق مبادله است که تفاوت از یک نفرین به یک موهبت تبدیل می‌شود." دیوید ریکاردو، در نوشته‌های خود در قرن نوزدهم میلادی، اینگونه نتیجه‌گیری می‌کند که نفع هر کشوری در این است که به تخصصی شدن در تولید و ارائه‌ کالاها و خدماتی بپردازد که در آن بهترین است و با مبادله‌ مازاد آن با کشور‌های دیگر، نیاز خود به کالاها و خدمات دیگر را تامین کند (که آنها نیز در تولید و ارائه‌ آنها بهترین‌اند). حتي وقتي یک کشور كه در تولید هر دو کالا ( مانند پارچه و نوشابه) از یک شریک تجاری بهتر باشد، ولی باز هم برای آن کشور بهتر است که در تولید کالایی تخصصی شود که «نسبت» به شریک تجاری و کالای دیگر، بهتر آن را تولید می‌کند و این جایی است که واژه‌ نسبی در عبارت مزیت نسبی موجودیت می‌یابد. بدین ترتیب هر کشوری با تخصصی شدن در تولید کالایی که نسبتا مزیت بیشتری در تولید آن دارد، می‌تواند دیگر کالاهای مورد نیاز خود را با مبادله‌ مازاد تولید خود با مازاد تولید دیگر کشورها تامین کند. تخصصی شدن و انجام مبادله باعث می‌شود که هر یک از کشورها بتوانند بیشتر از حالتی که هر کدام خود به تولید هر دوکالا بپردازند، مصرف کنند. همین منطق برای شرکای تجاری بیشتر نیز صادق است.
" تجارت آزاد در میان ملت‌ها باعث افزایش رفاه تمامی طرفین تجاری و توسعه همكاري انسان‌ها می‌گردد. تولید با مزیت نسبی باعث افزایش آرامش و صلح‌جویی در روابط انسان‌ها می‌گردد، زيرا وقتی افراد تخصصی می‌شوند و به مبادله می‌پردازند، به یکدیگر وابسته می‌شوند."
مزيت رقابتي : مجموعه‌ای از توانایی‌های منحصر به فرد یک واحد اقتصادی است که اجازه‌ی نفوذ به بازارهای دلخواه و برتری بر رقبا را برای آن واحد فراهم می‌آورد.
بعد از جنگ جهاني دوم و با شكل‌گيري تغييرات دائمي تكنولوژيكي و آشنايي با فناوريهاي نوين و سيستمهاي اطلاعاتي، نقش عوامل توليد سنتي براي بنگاه‌ها و جوامع كمرنگ شد. به عبارت دیگر داشته ها مبنای برتری، پیشروی و رهبری نبود بلکه به تدریج بهبود فرآیندها و شکل گیری سرمایه انسانی موضوعیت پیداكرد. نكته مهم اين است كه هنوز این دوره را نمی توانیم دوره "مبتنی بر دانش" بخوانيم، اما باید به این نکته اشاره کنیم که در این دوره اگرچه دانش و دانایی پایه اساسی کار نیست، اما دارای نقش قابل توجهی است که در عرصه های گوناگون می توان آن را ملاحظه کرد. (مفهوم مزيت رقابتي براي اولين بار در سال 1957 و توسط فليپ سلزيك مطرح شد.)
اقتصاد ديجيتالي : در این دوره حضور دانش و نرم‌افزارها در عرصه اقتصاد به مرحله‌ای از بلوغ می‌رسد که کاملاً فناوری دیجیتالی و شبکه های ارتباطی با ساختار جدید، مبنای کار قرار می‌گیرد كه با گذشت زمان و انباشت سرمایه این روند به کاهش هزینه‌ها منجر می‌شود و ماهيت هزینه‌های توليد از سرمایه‌بر به دانش‌بر تغییر مي‌كنند.
اقتصاد دیجیتال فضای اقتصاد جهانی را به سمت و سوي رقابتی سوق مي‌دهد و به گفته کارشناسان، اقتصاد دیجیتال موجب مي‌گردد که موانع ورود به بازار برداشته شود و هر فرد به راحتی از طریق شبکه وارد اقتصاد جهانی شود. گذشته از آن به واسطه استفاده از قابلیت‌های شبکه، قدرت مصرف‌کننده از طریق مقایسه قیمت‌ها و کیفیت‌ها و دسترسی به اطلاعات افزایش مي‌يابد. از سوی دیگر اندازه شرکت‌ها کوچک شده و طیف وسیعی از واحدهای اقتصادی از طریق شبکه جهانی به یکدیگر وصل مي‌شوند، هزینه مبادله (Transaction Cost) که یکی از عوامل مهم تنظیم‌کننده مبادلات و قیمت‌ها است به شدت کاهش مي‌يابد. در واقع، گسترش اقتصاد دیجیتالی موجب فشردگی زمان و مکان شده و در عین بزرگ‌تر کردن بازارها در مقیاس جهان شدت رقابت را بالا برده است.
تاثیر دیجیتالی شدن بر فعالیت بنگاه‌ها

فعالیت شرکت‌ها را می‌توان به چهار حوزه تقسیم کرد: کسب‌و‌کار، راهیابی به بازار، تولید و عملیات كه دیجیتالی شدن تاثیر عمیق و سریعی بر این چهار حوزه می‌گذارد.
الف- کسب‌و‌کار: دیجیتالی شدن باعث بازسازي مدل‌های کسب و کار مي‌گردد و موانع را برای ورود شرکت‌ها به بازار و توسعه بازار کاهش می‌دهد. برای مثال استفاده از فن‌آوری VoIP، مدل‌های كسب‌و كار برای شرکت‌ها در سراسر دنیا تغيير داده و بسیاری از شركتها را مجبور نموده تا مدل كسب و كار VoIPخود را راه‌اندازی کنند.
ب- راهیابی به بازار: دیجیتالی شدن به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا محصولاتی را مطابق سلیقه مصرف کنندگان عرضه کنند و نحوه ارائه محصولات، برقراری ارتباط و ارائه خدمات به مشتریان را تغییر دهند. براي نمونه مشترکان بسیاری همه روزه نظرات خود را درباره خرید‌هایشان به صورت آنلاین ابراز می‌کنند، حتی در مورد خرید‌هایی که حضوری در مغازه‌ها انجام می‌دهند.
ج- تولید: دیجیتالی شدن نحوه تولید محصولات شرکتها را نيز تغییر مي‌دهد. براي نمونه فرآيند ديجيتالي شدن اين امكان را فراهم نموده كه شرکت‌ها بتوانند برخي فعالیت‌های مربوط به فرآيند توليد محصول نهايي را به اقتصاد‌های در حال توسعه كه از نيروي‌كار ارزانتر برخوردار هستند، انتقال دهند. برای مثال سامسونگ به عنوان تامین‌کننده شرکت اپل برای محصولات I phone فعالیت می‌کند، ولی هر دو به شدت در بازار مصرف با تلاش بر متمایز کردن طرح‌های خود و تعامل کاربران رقابت می‌کنند. همچنین دیجیتالی شدن منجر به ایجاد فن‌آوری‌های نوین در تولید می‌شود كه شيوه توليد محصولات را متاثر ساخته و باعث جابه‌جايي نيروي‌كار و بخصوص واردات مشاغل به اقتصاد‌های توسعه‌یافته مي‌گردد.
د- عملیات: در نهایت، دیجیتالی شدن تاثیر بسیاری بر نحوه سازماندهی و عملیات شرکت‌ها گذارده است تا فضای رقابتی ایجاد کنند. دیجیتالی کردن موقعیت‌های جهانی بیشتری به شکل نامحدود در کلیه قاره‌ها ایجاد کرده و مفهوم فضای دفتر کار را از نو تعریف کرده است.
از هر چهار کارگر آمریکایی یک نفر دورکاری می‌کند، حقیقتی که تاثیر عمیقی بر نحوه سازماندهی و مدیریت منابع شرکت‌ها گذاشته است. دیجیتالی کردن همچنین به شرکت‌ها اجازه داده تا تعدادی از کارهای عقب مانده خود را برون‌سپاری یا به طور کامل خودکار کنند که منجر به افزايش کارآیی آنها شده است.
نوع و وسعت تاثیری که دیجیتالی شدن بر اقتصاد دارد، توسط تعامل بین چهار حوزه مطرح شده در بالا مشخص می‌شود. برای مثال اگر دیجیتالی شدن دستیابی به بازار را به طور چشمگیری افزایش دهد، رشد مشاغل در آن حوزه بیشتر خواهد بود. با این حال اگر دیجیتالی شدن موجب رشد بهره‌وری شده ولی منجر به ایجاد بازار جدید نشود، آن حوزه مشاغل خود را از دست خواهد داد.

اقتصاد دیجیتالی در ايران
اقتصاد دیجيتال در ایران همچون دیگر حوزه‌ها با کمي‌ ‌تاخیر وارد کشور شده و اوضاعی متفاوت‌تر از کشورهای پیشرفته دنیا دارد که این متفاوت بودن شرایط نیز به نبود زیرساخت‌های مناسب ارتباطی و تا حدودی شرایط اقتصادی ایران باز می‌گردد. چالش‌های پیش رو در توسعه اقتصاد دیجیتالی در کشور را می‌توان در موارد زير خلاصه نمود:
-نبود زیرساخت مناسب در حوزه پهنای باند اینترنت کشور
-نبود سیستم فرهنگ‌سازی و آموزش به شهروندان
-نبود امنیت كافي در شبکه
-نبود ارتباط منسجم با اقتصاد جهانی
-نبود قوانين حقوقي مناسب براي به رسميت شناختن تجارت الكترونيك
هر چند در مورد بستر فني و تكنيكي لازم براي تجارت الكترونيكي جاي چندان نگراني نيست و ظرفيت شبكه موجود قادر به تامين نيازهاي فعلي اين بخش بوده و در آينده با گسترش تجارت الكترونيک، زيرساخت‌‏ها هم متناسب با آن توسعه خواهد يافت. نرم‌افزارهاي موردنياز براي تحقق اقتصاد ديجيتالي و اينترنتي هم در داخل كشور موجود بوده و هم به سادگي قابل تهيه از ساير كشورهايي است كه در اين زمينه فعاليت دارند. اما چالش اصلي و پيشرو ايجاد بستر فرهنگي لازم براي تشويق افراد به استفاده از خدمات و امكانات الكترونيكي است.
براي توضيح بيشتر ضرورت موضوع، از مفاهيم اوليه اقتصاد بهره مي‌گيريم. دليل شكل‌گيري علم اقتصاد، كميابي منابع و امكانات در مقابل خواسته‌ها و نيازهاي متنوع و نامحدود انسان است. از جمله امكانات محدود كه افراد در هر سطح و طبقه اجتماعي با آن مواجه هستند، درآمد مي‌باشد كه انتظار مي‌رود افراد نسبت به درآمد خود عقلايي تصميم گرفته و درآمد حاصله را به نيازها و خواسته‌هاي با الويت خود اختصاص دهند. با توجه به مطالب فوق مي‌توان دريافت كه يكي از دلايل نفوذ اندك ديجيتالي شدن در بين خانوارها و بنگاه‌هاي ايران، در اولويت نبودن اين نياز مي‌باشد. در جامع كنوني ايران تقاضا براي ورود به فضاي ديجيتالي به موازات عرضه اين فضا شكل نگرفته است. هر چند در زمينه فراهم نمودن زيرساختها و توليد محتوا در كشور با كمبودهايي مواجه هستيم، ولي حتي از امكانات موجود نيز بهره‌برداري مناسب صورت نمي‌گيرد. ارائه آگاهي به افراد با آموزشهاي لازم و تبليغات موثر و التزام آنها به انجام برخي خدمات بصورت الكترونيكي و آشنا نمودن آنها از مزاياي استفاده از خدمات الكترونيك مي‌تواند سرعت گسترش اقتصاد ديجيتال را در بخشهاي مختلف جامعه افزايش دهد.
ضريب نفوذ 35 درصدي كاربران اينترنت، امتياز شاخص 45/0 در دولت الكترونيك (از امتياز 1)، امتياز شاخص 3/0 در امنيت فضاي مجازي (از امتياز 1)، امتياز شاخص 3 در برخورداري كسب و كارها از فضاي مجازي (از امتياز 10، زيرشاخص آمادگي شبكه )، امتياز شاخص 9/2 در استفاده افراد از فضاي مجازي (از امتياز 10، زيرشاخص آمادگي شبكه) و .... بيانگر استقبال ضعيف افراد از خدمات و امكانات فضاي ديجيتال در ايران مي‌باشد.
از آنجايي كه در اقتصاد ديجيتالي و برخورداري از فضاي مجازي، ابزار كليدي دانش مي‌باشد، لازم است نگرش‌ها کاملاً تغییر پیدا کند و افراد و بخصوص بنگاه‌ها به دانش به عنوان یک منبع اصلی در رقابت نگاه کنند و بر روی دانش در فرایند رقابت متمرکز شوند. به عبارت ديگر در فرآيند شكل‌گيري اقتصاد ديجيتالي و توسعه آن، شيوه‌هاي توليد سنتي (كاربر و سرمايه‌بر بودن) كمرنگ ‌مي‌شود و بنگاهی در بازار برنده‌تر است که بیشتر مبتنی بر دانش باشد. از اين رو در حوزه فرهنگ‌سازي مهم ترین کاری که در بنگاه‌ها باید شكل گيرد تغییر رفتار مدیران و سرمایه‌گذارانی است که در آن محيط فعاليت مي‌كنند.
در کشور ما بازیگران فضاي كسب‌وكار تقریباً به شيوه سنتی و فیزیکی عمل می‌کنند، در حالیکه براي ورود به اين عرصه بنگاه‌ها باید فعال همراه با ابتکار عمل باشند تا بتوانند به موفقيت برسند. در قسمت "تاثير ديجيتالي شدن بر فعاليت بنگاه‌ها" اشاره شد كه اقتصاد ديجيتالي چهار فرآيند كسب و كار، راهيابي به بازار، توليد و عمليات بنگاه‌ها متاثر مي‌سازد، لذا بايد در نظر داشت كه توسعه بنگاه در راستاي ديجيتالي شدن نبايد محدود به "توسعه محصول یا خدمات" شود، بلکه فرایندها نيز بايد همراه با محصول به صورت یکپارچه توسعه پیدا کنند تا در كنار کاهش هزینه، قیمت‌ها پایین بیاید و موجب افزایش کیفیت شود.
البته تحول اساسي دیجیتالی شدن اقتصاد تنها شامل بنگاه‌هاي فعال در زمينه كالاها و خدمات ديجيتال نمي‌شود، به بيان ديگر مي‌توان دیجیتالی شدن اقتصاد را داراي دو بعد دانست: 1- تولیدكالاهای دیجیتالی 2- تولید كالای غیردیجیتالی با استفاده از فرآیندها و ابزار دیجیتالی. همچنين در جريان اين تغيير و تحول تعريف جديدي از امنيت براي بنگاه‌ها تعريف مي‌شود كه فراهم نمودن آن و ارائه آگاهي از ابعاد مختلف به بازيگران اين فضا، نيازمند توجه و برنامه‌ريزي خاص است. طبق نتايج "طرح حساب‌هاي اقتصادي بخش ICT" ، تنها 16 درصد بنگاه‌هاي استفاده‌كننده از اينترنت (3 درصد كل بنگاه‌هاي فعال در 13 بخش اقتصادي) از تجارت الكترونيك برخوردار بوده‌اند كه در نظرسنجي انجام شده موارد زير از سوي بنگاه‌ها به ترتيب الويت بعنوان دلايل عدم استفاده از كسب‌وكار اينترنتي مطرح شده است كه بخوبي عدم تطبيق تقاضاكنندگان و عرضه‌كنندگان با فعاليتها و اقتصاد ديجيتالي را نشان مي‌دهد كه جاي خالي آموزش و اطلاع‌رساني را آشكار مي‌كند كه با توجه به وجود منابع اختصاص يافته در اين زمينه در بودجه وزارت ارتباطات و فناوري‌اطلاعات، مي‌توان در اين خصوص برنامه‌ريزي و اقدام نمود.
-تعداد ناكافي مشتريان متقاضي خريد از طريق اينترنت
-ترجيح به حفظ نحوه سنتي مبادله از سوي فروشندگان (رو در رو)
-نامناسب بودن محصولات كارگاه براي فروش از طريق اينترنت
-نگراني‌هاي امنيتي
-نگراني‌هاي محرمانگي
-ترديد در مورد چارچوب قانون يا مقررات مربوط به فروش
-بالا بودن هزينه‌هاي ايجاد و توسعه و نگهداري
-فقدان نيروي انساني ماهر براي ايجاد و توسعه و نگهداري
-عدم سازگاري سيستم رايانه‌اي مشتريان يا فروشندگان
نكته‌اي كه در آخر لازم است به آن اشاره شود و از آثار انكارناپذير اقتصاد ديجيتالي است اين مي‌باشد كه همانند ساير پديده‌هاي نوين در ابعاد مختلف و بخصوص در بعد اقتصادي، بنگاه‌ها و افراد پيشرو قطع يقين از منافع بيشتري برخوردار خواهند شد. به بيان ديگر بنگاه‌هايي كه سريعتر ساختار كسب‌و كار خود را با فضاي ديجيتال هماهنگ مي‌كنند و از اين طريق كسب و كار خود را توسعه مي‌دهند، در مقايسه با ساير بنگاه‌ها منافع بيشتري را كسب مي‌كنند، هر چند كه ممكن است استقرار اين ساختار هز هزينه اوليه بالايي برخوردار باشد كه به تدريج و با گسترش حوزه ارائه كالا يا خدمت، هزينه نهايي كاهش و سود نهايي افزايش چشم‌گيري خواهد يافت. اين رويداد موجب دوگانگی ديجيتالي شدید كه بصورت تفاوت در درآمدها و بازدهی بخش‌های دیجیتالی و غیردیجیتالی خود را نشان مي‌دهد، خواهد شد زيرا بنگاه‌هايي كه در این حوزه از فعالیت‌های اقتصادی مشغول هستند دارای نرخ بازدهی بالاتری خواهند بود.
منابع و ماخذ
-The Economic Impact of Digital Structure Reforms, Dimitri Lovenzaini and Janos Varga, Economic Papers 529, September 2014
-فتحیان، محمد و مهدوی‌نور، سیدحاتم؛ مبانی و مدیریت فناوری اطلاعات، تهران، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، 1389
-محسنی، منوچهر؛ جامعه‌شناسی جامعه اطلاعاتی، تهران، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، 1389
-ویلكن، پیتر؛ اقتصاد سیاسی ارتباطات جهانی و امنیت انسانی، مرتضی بحرانی، تهران، پژوهشكده مطالعات راهبردی، 1381

 

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر به عنوان مهمان

0 / 1000 محدودیت حروف
متن شما باید کمتر از 1000 حرف باشد
نظر شما به دست مدیر خواهد رسید
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

ورود کاربران

خبرنامه پیامکی




گالری تصاویر

با ما در ارتباط باشید