کارآفرینی، حمایت از نیازمندان، ایدهپردازی، خلاقیت همه و همه جزو فعالیتهای انجمن کارآفرینان اقتصاد مقاومتی پردیس است. کافی است فقط سری به بازارچه این انجمن بزنید تا روح ایستادگی و مقاومت در دوران سخت اقتصادی را در آن شاهد باشید.
به گزارش کارآفرین ناب به نقل از مجله فارس پلاس، بازارچه اقتصاد مقاومتی برای خودش اجروقربی دارد؛ در این بازارچه افرادی که خواهان حمایت از هم نوع خود هستند حضور دارند. در هر غرفه با دنیایی از خلاقیت و ایدهپردازی روبهرو میشوید اما جالبتر از اهمیت اقتصادی این بازارچه، نگاه خیری است که درتک تک غرفههای آن جریان دارد. حتی برخی از غرفههای بازارچه برای معلولانی که به کار کردن تمایل دارند برنامهریزیشده است.
بازارچه اقتصاد مقاومتی اگرچه در زیرزمین یکی از فروشگاههای زنجیرهای فاز یک پردیس واقعشده است اما ازنظرها پنهان نمانده، در این بازارچه علاوه بر فروشندگان به خریداران همسود میرسد. فقط کافی است نیمنگاهی به غرفههای فعال این بازارچه بیاندازید غرفه ترشیجات و مرباهای خانگی، غرفه عرضه محصولات فرهنگی و ترویج حجاب، غرفه دستسازههای جواهرسازی معلولان کمتوان ذهنی، غرفه لباسهای کودکان که توسط خانمها دوخته میشود و...
از کوکب خانم باسلیقه تا غرفه کادوییها
غرفه محصولات غذایی که در بین غرفهداران بازارچه به نام غرفه «کوکب خانم» معروف شده است خودنمایی میکند. انواع مرباها و ترشیجاتی که دستور پخت آنها از مادربزرگهای یک قرن پیش به یادگارمانده است.
غرفه دیگری که به «همهچیزفروش» معروف شده است از کریستال تا لباس نوزادی را در این غرفه میبینید. داستان این غرفه ازاینقرار است که هدایایی که اهالی پردیس بهواسطه خرید خانه، تولد نوزاد و چشمروشنی دریافت کردهاند و موردنیازشان نبوده به نیت کمک به نیازمندان به این غرفه میسپارند تا با فروش آنها گرهای از زندگی نیازمندی بگشاید.
به هر غرفه ای که سر بزنید متوجه خواهید شد که بخشی از سود این غرفهها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم برای حمایت از مبتکران و نیازمندان تعلقگرفته و این ویژگی بازارچه اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی پردیس است.
معلولان جواهرساز
خانم محمدی دستهای پسر جوانش را زیرچشمی نگاه میکند تا آموزشهای جواهرسازی که به او داده را ازنظر بگذراند. او سعی کرده پسر جوان و معلول ذهنیاش را با این هنر آشنا کند میگوید: «همینکه برای پسرم «پیمان» در این غرفه جایی هست خدا را شکر می کنم. او کمی جواهرسازی را یاد گرفته بود اما رغبت چندانی به این هنر نشان نمیداد. خوشبختانه تشویق بازدیدکنندگان ازغرفه باعث شده این کار را جدیتر بگیرد و این روزها حس وحال بهتری را تجربه میکنیم.»
«طناز» دخترجوان کمتوان ذهنی دربازارچه، اسباب بازیهای ایرانی میفروشد از وقتی ارتباطش با کودکانی که برای خرید اسباب بازی به او مراجعه میکنند بیشتر شده حس و حال بهتری دارد میگوید: «حالا که کار میکنم و دستم درجیب خودم است متوجه میشوم بخشی زیادی ازحال بد گذشته من به خاطر وابستگی زیاد به اطرافیانم بوده است.»
ما ریشه میدهیم شما شاخ و برگ
«سید مهدی آقا سید یوسف» رئیس هیئت مدیره و مؤسس انجمن «کارآفرینان اقتصاد مقاومتی» میگوید: «این انجمن با هدف محرومیتزدایی وتوانمندسازی بانوان بیسرپرست و بدسرپرست شکل گرفته است و در مدت ۴ سال توانسته بیش از ۴۰۰ نفر را بهطورمستقیم و غیرمستقیم تحت پوشش قراردهد.»
آقا سید یوسف با اشاره به بانوانی که درشهر پردیس دغدغه اشتغالزایی برای خود ودیگر بانوان را دارند میگوید: «جمعی ازبانوان پردیس سالها پیش تلاش کردند تا با کارآفرینی و فراگیری آموزشهایی مثل خیاطی و فعالیتهای هنری به استقلال اقتصادی برسند. هرچند در این مسیرموفقیتهایی داشتند اما متاسفانه با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده و بارها مجبور شده بودند که از صفر آغاز کنند. خوشبختانه درمسیرثبت انجمن که حدود یک سال به طول انجامید با تعدادی ازاین بانوان با تجربه وکارآفرین آشنا شدم و با کمک یکدیگر توانستیم قدمهای موثری برای برپایی انجمن کارآفرینی برداریم. درواقع این انجمن با پیشینهای ازتجربه بانوان با استعداد شروع به کار کرده و به همین دلیل پیشرفت قابل ملاحظهای را طی دو سال اخیرداشته است.»
انجمن کارآفرینان اقتصاد مقاومتی نهتنها اهداف اقتصادی را دنبال میکند بلکه تلاش میکند خانمهایی که درمنزل کار میکنند را شناسایی کرده و برای رونق کارو درآمد زایی روز افزون به آنها کمک کند. برای تحقق این اهداف کارگاههای روانشناسی با موضوع کسب و کار، خلاقیت، ایدهپردازی در کارآفرینی و حتی کارگاههای آسیبزدایی از خانوادهها را با کمک روانشناسان تشکیل شده است.
خیّر شهر ما
«فاطمه چراغی» مدیرعامل انجمن میگوید: «مؤسس این انجمن برای برپایی این بازارچه و رونق آن به نفع بانوان از جیب خود خرج میکند بدون اینکه چشمداشتی به بازگشت آن داشته باشد. البته تجربهها و تحصیلاتش در زمینه اقتصاد به یاری او آمده و شاید این اصل، اولین انگیزه برای وی باشد. البته حس نوعدوستی و حمایت ازخانوادههای بدسرپرست و بیسرپرست اولین انگیزه اوست. طوریکه برای بسیاری از مسئولان شهری این سؤال پیش آمده که چطور آقاسیدیوسف میتواند بدون درنظرگرفتن سود اقتصادی شخصی، اینچنین زمان بگذارد و هزینه کند؟ برخی از مسئولان به این بازارچه آمدند تا خودشان از نزدیک شاهد این ماجرا باشند؛ رئیس فنی و حرفهای وقتی از این بازارچه دیدن کرد قول داد تعدادی از اعضای انجمن را برای آموزشهای بیشتر به مرکز فنی حرفهای دعوت کند و همچنین مساعدتی داشته باشند تا از کلاسهای کارگاهی فنی حرفهای در بازارچه استفاده کنیم و انگیزه خوداتکایی را در بین اهالی پردیس بالا ببریم.»
تلاش ۱۰ ساله ما ثمرداد
چراغی از روزهایی یاد میکند که با هر سختی که پیش رو داشتند سعی کردند چراغ نیسوی کارگاه خیاطی بانوان پردیس را روشن نگاه دارند: «به دلیل نداشتن مکان ثابت، مجبور بودیم بارها فعالیتمان را به مناطق مختلف تهران ارجاع دهیم. چند سالی را در قصرفیروزه بودیم .حدود یک سال در سیاهسنگ پردیس مستقر شدیم؛ محلی که کاملاً صنعتی بود و حتی امکانات اولیه مثل آب هم نداشت اما با جمع خانمها که حدود ۴۰ نفر بودیم با تمام شرایط سخت هر صبح خودمان را به آنجا میرساندیم. هرچند کارگاه جانی نگرفت اما در بین کسانی که خیاطی را آموزش دیده بوند و به شهرستانها نقل مکان کردند موفقیتهای زیادی به چشم میخورد تا آنجا که می دانم چند نفری از آنها کارگاههای خیاطی مستقلی را اداره میکنند و حداقل برای ۱۰نفر اشتغالزایی کردهاند.»
با تجربه هاو نیازمندان کنار یکدیگر
حضور تعدادی از خانمهایی است که جزو بازنشستگان دولتی هستند ویا تجربه کار در ارگانهای دولتی را داشتهاند. این طیف از خانمها با توجه به اینکه روزگاری کارمند بوده و مستقل و با انگیزه عمل کردهاند برای پویایی و حمایت ازبانوان اطراف خود بیشتر تلاش میکنند و همین انگیزه باعث شده جمعی از خانمهای با تجربه درکنار خانمهای بد سرپرست و بیسرپرست قرار بگیرند.
«حوا مقصودی» پژوهشگر سازمان صنایع دفاع در کارگاه تیکهدوزی این بازارچه کار میکند و توضیح میدهد: «اینجا را خیلی دوست دارم. با ایدهپردازی و به کار گرفتن هنر میتوانیم سطح رفاه یک خانواده را به قدری افزایش دهیم که خانواده را از مرحله فروپاشی نجات دهیم. این اتفاق از نظر من بسیار ارزنده است لقمه نانی که باکمی فکرکردن و خلاقیت میتواند بر سر سفره یک خانواده گذاشته شود بسیار ارزشمندتر ازآن است که تنها به این فکر باشیم که پایمان را روی هم بیاندازیم و به دوران بازنشستگی خود اکتفا کنیم.»
از زباله پول میسازیم
تکهدوزیهایی که توسط این کارگاه انجام میشود هزینه اقتصادی زیادی را برای کارگاه ندارند چون پارچهها به صورت رایگان در اختیار بانوان قرارداده میشود. البته این اتفاق با خلاقیت، ایدهپردازی و برقراری ارتباط با مراکز صنعتی اطراف شهر پردیس ممکن شده است. بهدلیل مجاورت شهر پردیس با رویهکاران مبل که در جاجرود مستقر هستند این امکان به وجود آمد که خردهپارچههای این اصناف در اختیار بانوان کارگاه قرار داده شود. خردهپارچههایی که حتی اندازه آنها از کف دست هم کوچکتر است اما باسلیقهای که زنان کارگاه از خود نشان دادهاند همین تکه پارچهها به شکل روتختی، رومتکایی و رومیزیهای چهل تکه در میآید و دربازار هم مشتری خوبی دارد.
مقصودی همانطور که تکههای پارچه را صاف میکند توضیح میدهد: «این کار در حفظ محیط زیست نیز دخالت مستقیم دارد چون پیش از این، حجم زیادی از این خردهپارچهها در فضای بیابیانهای پردیس سوزانده میشد و آسمان آبی اطراف پردیس را تیره و تار میکرد حالا این تکه پارچهها به قدری زیبا کنار هم چیده میشود که اغلب دوستان برای تهیه جهیزیه دختران و اقوامشان از این محصولات استفاده میکنند.»
به عشق اهتزاز پرچم امام حسین (ع)
«فاطمه حسینی» کارمند بازنشسته صنایع الکترونیک چند سالی است به جمع خانمهای کارگاه اضافه شده است، دغدغه او نیز حمایت از بانوان خود سرپرست است. او با توجه به علاقهمندیهای هنری و گلدوزی با چرخهای صنعتی میگوید: «به هر سختی بود چرخ خیاطی مختص به پرچمدوزی را چند سال گذشته خریداری کردم. صنف پرچمدوزی که بیشتر در ماه محرم و صفر مشتری دارد مختص به آقایان بوده و هیچ خانمی وارد این صنف نشده است. این کار به دلیل فضای معنوی که ایجاد میکند حال و هوای خوبی دارد و اغلب کاربرد آنها در هیئتها و دستههای عزاداری امام حسین(ع) است. نوشتن اسامی متبرک ائمه روی پرچمها حال و هوای معنوی را برایمان مهیا میکند. امیدوارم بتوانم این تولید را در پردیس افزایش دهیم و با نور معنویت اهلبیت وبه اهتزاز در آوردن پرچم شیعه، فقر را خانهها ریشهکن کنیم.»
به تارو پود زندگی گره می زند
یکی از اتفاقهای جالب در این بازارچه حمایت از نخبگان هنری است طوریکه امید و انگیزه در بین بازدیدکنندگان و هنردوستان را بالا برده است. «احد حسنزاده» از استادان فرشبافی به سبک گره آذری روزانه بیش از ۸ ساعت در این بازارچه مینشیند تا به داوطلبان آموزش قالیبافی دهد. میگوید: «محکمترین گره فرشبافی به نام گره آذری را به هنرجویانم آموزش میدهم به امید اینکه روی پای خود بایستند و هیچ گرهای به زندگی آنها نیافتد.»
حسن زاده در دهه هشتم زندگیاش قرار دارد. روزگاری بهعنوان سفیرمیراث فرهنگی ایران سالها در کشورهای اروپایی قالیبافی ایرانی را آموزش داده است. میگوید: «از ۲۰سالگی به تهران آمدم و در بازارفرش تهران مشغول به کار شدم. وقتی در رفوگری فرشهای دستباف و قدیمی بهعنوان استاد از بنده یاد شد، سرمایهدار اروپایی از من دعوت کرد که به کشورش بروم و این هنر را آموزش دهم اما از آنجایی که ایران وطن من است نتوانستم خیلی دوام بیاورم و به وطن برگشتم.»
او معتقد است «هنر فرش بافی میتواند زیربنای اقتصاد غیرنفتی باشد. حتی بسیاری از خانمهای خانهدار اگر کار را خوب یاد بگیرند میتوانند دراقتصاد خانواده و حتی شهر و کشورمان دخیل باشند به شرط اینکه مسئولان نیز حمایتهای ویژهای از آنها داشته باشند.»
وقتی بازارچه کارآفرینان اقتصاد مقاومتی پردیس را ترک میکنیم فقط کافی است نگاهی به عقب بیندازیم آنوقت باکمی تأمل دربیابیم که اینجا داد و ستدها از جنس مرام و معرفت است.