حجتالاسلام کشوری:
نظام برنامهریزی کشور به ناکارآمدی مبتلاست
در برنامه ششم به تفکر توسعهگرا اعتماد نمیکنیم
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفت:نظام برنامهریزی کشور به ناکارآمدی مبتلاست. وی با بیان اینکه اخیراً سازمان مدیریت دولت یازدهم گفته که برنامههای توسعه در ۷۰ سال گذشته شکست خورده گفت:چند بار باید از این تجربیات ناکارآمد غربی استفاده کنیم؟به گزارش تسنیم،حجتالاسلام و المسلمین علی کشوری، کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با تأکید بر اینکه «با نگاه تمدنساز، الآن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در رأس امور است»، به نقد و بازتعریف متدولوژی مدیریت کسب دانش پرداخت. وی اساسیترین مشکل مدیریت دانش و تحقیقات فعلی را این دانست که منجر به «تفکر» نمیشود. کشوری در ادامه با طرح مراحل پنجگانه کسب دانش و تفکر «حسنالاستماع»، «تضارب»، «کتابت»، «نظام مقایسه» و «حسن السؤال» را روش جایگزین الگو برای تحقیقات و کسب دانش «تفکر محور» دانست.کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت «کارآمدی قوی» را نشانه «دقت محاسبات» دانست و بر «نمونهسازی» بهجای برگزاری همایشها و جلسات نظری صرف، تأکید کرد.
وی خاطرنشان کرد: مشکل اول ما با نظام برنامهریزی کشور این نیست که این نظام برنامهریزی نمیتواند آرمانها را تحلیل کند؛ بلکه مشکل اول این است که برنامههایی که خود نظام برنامهریزی مینویسند هم اجرایی نمیشود؛ پیداست که این بیماری خیلی مزمنی است. بنده در جلسات شواهدی را در این زمینه مطرح کردم؛ مثلاً مسئول تدوین برنامه چهارم کشور گزارشی از فرآیند تدوین برنامه چهارم منتشر کرده است؛ یکی از بندهای آن گزارش که خیلی عجیب است، این است که ایشان مینویسند :«ما 73 حکم از برنامه سوم را برای برنامه چهارم هم تنفیذ کردیم.» معنای این حرف این است که 73 حکم در طول سالهای اجرای برنامه سوم اجرا نشدهاند و مجبور شدیم اجرای آنها را در طول سالهای برنامه چهارم ادامه دهیم. البته اخیراً یک بحثی مطرح شده که آنها احکام دائمی بودهاند. میدانید که یک لایحهای از طرف دولت محترم به مجلس رفته و یک سری احکام را از برنامههای توسعه جدا کرده است. میگویند به دلیل اینکه این احکام دائمی است، احکام دائمی برنامه توسعه میشوند. البته شورای نگهبان آن را قبول نکرد و دوباره بازگشت داد؛ سؤال ما این است که اگر این مسائل، دائمی بودند چرا شما در برنامه سوم لحاظ نکردید که این برنامهها دائمی است؟ باید آنجا نوشته میشد یا در اسناد پشتیبان توضیح داده میشد که از نظر نظام برنامهریزی مثلاً این حکم باید 20 سال اجرا شود؛ پنج سال در برنامه سوم، پنج سوم در برنامه چهارم، پنج سال در برنامه پنجم و پنج سال هم در برنامه ششم لحاظ شود. این حرفهایی که دوستان میزنند، مشکوک است؛ چون نتوانستند برنامهها را اجرایی کنند میخواهند بهصورت احکام دائمی آنها را ارائه کنند. وقتی گزارش اجرای برنامههای پنج ساله بیرون میآید، خود سازمان مدیریت این نکته را مطرح میکند که ما نتوانستیم بیش از 40 درصد از برنامه - البته عددها متفاوت است - را اجرایی کنیم.
** در برنامه ششم به تفکر توسعهگرا اعتماد نمیکنیم
وی با طرح اینکه برخی میگویند گرایشهای ارزشی مانند مسئله دنبالهروی عدالت باعث میشود که برنامههای توسعه به شکست بینجامد، گفت: پنج تا از برنامههای توسعه در زمان طاغوت نوشته شده است؛ در زمان طاغوت که مسائل ارزشی مطرح نبوده است؛ پس چرا برنامه اول شکست خورده است؟ چرا برنامه دوم شکست خورده است؟ برنامهریزی شما هم در قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب شکست خورده است. بنده همیشه سؤال کردهام و استدعا میکنم جواب بدهند؛ این چه نظام برنامهریزی است که با هر مکتبی برنامهریزی میکند کارش به شکست میانجامد؟ خیلی مسئله مهمی است. به این ترتیب هیچ ضمانتی نیست که ما در برنامه ششم هم دوباره به شما اعتماد کنیم و بعد آخر برنامه ششم وقتی گزارش ارزیابی بیرون میآید بگویند بیش از 50 درصد برنامه به شکست انجامیده است. این مسئله بسیار جدی است. ما تأکید کردهایم که این بار دیگر اعتماد نمیکنیم؛ شما یک بار ادعای تدبیر کردید و ما هم حرف شما را گوش کردیم؛ دو بار ادعای تدبیر کردید، حرف شما را گوش کردیم؛ سه بار ادعای تدبیر کردید، حرف شما را گوش کردیم؛ شما ده بار است که برنامه تدبیر مینویسید؛ خود شما به تدبیر نیاز دارید؛ باید مدل برنامهریزی شما تغییر پیدا کند. به چه دلیل مفاهیم توسعه را مانند بُت میپرستید؟ این واقعاً یک چرای بزرگ است. چرا حاضر نیستید تحقیقات جدید را در حوزه برنامهریزی شروع کنید؟
** تحلیل عدالت پیشکش؛ چرا برنامههای توسعه کارآمد نیست؟
حجتالاسلام علی کشوری با بیان اینکه بزرگترهای نظام برنامهریزی کشور - نظام برنامهریزی غرب - هم نتوانستهاند عدالت را تحلیل کنند، خاطرنشان کرد: مفاهیم آنها مفاهیم بسیار علیلی است؛ نمیتوانند آرمانهای مترقی بشر، مانند عدالت، را تحلیل کنند. لذا بنده فعلاً به آن مسائل کاری ندارم؛ آن مسائل را خود ما در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت حل و فصل خواهیم کرد. تحلیل عدالت پیشکش نظام برنامهریزی باشد؛ سؤال بنده این است که چرا برنامههای شما ناظر به واقعیت نیست؟ چرا برنامههای شما کارآمد نیست؟
وی افزود: دوستان خبرنگار و محقق همیشه این سؤال را از بنده میپرسند که «شما که میگویید نظام برنامهریزی کشور باید براساس مفاهیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بازتعریف شود، استفاده از تجربیات بشری چه میشود؟» بنده هم همیشه جواب میدهم که ما چند بار باید از این تجریبات ناکارآمد غربی استفاده کنیم؟ ده برنامه براساس این تجربیات بوده است؛ حال اجازه دهید نوآوری کنیم. به اسم استفاده از تجربیات بشری جلوی نوآوری را میگیرند. این حرف واقعاً میوه نوبری است! همه جای دنیا راجع به خلاقیت و نوآوری صحبت میکنند، اما وقتی ما میگوییم میخواهیم تحول در نظام برنامهریزی کشور ایجاد کنیم، دوستان میگویند که ما باید از تجربیات بشری گزینش کنیم. نخیر؛ کفایت میکند؛ از تجربیات بشری به اندازه کافی استفاده کردهایم. حال باید نوآوری کرد؛ موقع پیشنهاد دادن طرحهای جدید است.
** در ایران دوران اینکه کارشناسان توسعهگرا ادعای تدبیر کنند گذشته است/چه شد که یکباره گفتند برجام حلّال تمام مشکلات نیست؟
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت خاطرنشان کرد: هروقت شما جواب دادید که چرا ده برنامه توسعه در کشور شکست خورده است؛ هر وقت همایش گذاشته و خود را نقد کردید، شاید ما نرمش قهرمانانه کرده و در حد یک بخش یا دهستان اجازه خواهیم داد تئوریهای غربی دوباره بیایند و برنامهریزی کنند. در ایران دوران اینکه کارشناسان توسعهگرا ادعای تدبیر کنند، گذشته است؛ به این دلیل که واقعیتها را نمیبینند. آخرین نمونه آن نیز «برجام» است که پیش روی ما قرار دارد. گفتند با برجام تحریمها را رفع میکنیم؛ مشکل رکود را با آن حل میکنیم؛ با موضوع سیاست خارجی توسعهگرا کتاب نوشتند؛ سخنرانی کردند و گفتند اگر استراتژی «برد - برد» در دستور کار قرار گیرد مشکلات اقتصادی ملت ایران حل میشود. خیلی سخنرانی کردند و انقلاب هم برای آنها محیط تستی آماده کرد. الآن بیش از پنج ماه است که برجام اجرایی میشود. این هم یک تجربه بود. البته مردم خیلی با 10 تجربه برنامههای توسعه ارتباط برقرار نکردند؛ چون نظام برنامهریزی کشور کار نخبگانی و تخصصی است و عامّه مردم با آن ارتباط برقرار نمیکردند. اما همه مردم با برجام ارتباط برقرار کردند. قرار شد مشکلات آب و هوا را حل کنند. آقا! اینها را مطرح کردند یا نه؟ در سخنرانیها میگفتند: از آب و هوا تا مسئله اقتصاد و محیط منطقه با برجام قابل حل است. برخی میگفتند ما باید از تجربه برجام برای حل مشکلات منطقهای هم استفاده کنیم. برجام قرار بود این کارها را انجام دهد؛ مردم فراموش نکردهاند. سخنرانیهای آنها وجود دارد! چه شد که همه آنها در گفتوگوهای بیرونی به یکباره گفتند برجام حلّال تمام مشکلات نیست؟ به این سؤالات باید پاسخ داده شود.