وابستگی نفتی تاثیرات اقتصادی زیادی نیز دارد
مهدی جاوید پور- اقتصادی نویس
دنیل یرگین بهعنوان یکی از شناختهشدهترین محققان غربی حوزه انرژی، در کتاب «حماسه نفت، پول و قدرت» اینچنین مینویسد: «رزولت در غروب آن روز لرد هالیفکس (سفیر انگلیس) را به دیدار پذیرفت. بحث آنها بر خاورمیانه متمرکز بود. رزولت برای کمکردن اضطراب هالیفکس طرحی کلی از خاورمیانه را که از قبل آماده کرده بود
به او نشان داد و گفت: نفت ایران برای شما، ما در نفت عراق و کویت شریک میشویم و نفت عربستان نیز همچون سابق به ما تعلق دارد.»این جمله بیانگر اهمیت نفت از همان سالهای نخستین کشف است. اکنون که بیش از یکقرن از پیدایش این کالای استراتژیک میگذرد، جهان هنوز هم با معضلی به نام امنیت انرژی (از دید مصرفکنندگان و نیز تولیدکنندگان) مواجه است. در آغاز قرن بیستویکم، بیثباتی شدید و متناوب در بازارهای نفتی در کنار افزایش شدید مصرف انرژی در اقتصادهای درحالتوسعه موجب احیای دوباره بحثهای مربوطبه امنیت انرژی شد. تنشها در مورد برنامه هستهای ایران و تهدید این کشور در بستن تنگه هرمز نیز عاملی برای قرارگرفتن نگرانیهای مربوطبه امنیت انرژی در مرکز توجه دولتهای مصرفکننده نفت بوده است. درباره این واقعیت که وابستگی نفتی تاثیرات اقتصادی زیادی نیز دارد جای هیچ شکی نیست. اختلال در تامین نفت خارجی را جرقه دوبحران بزرگ اقتصادی دوران پس از جنگجهانیدوم میدانند. بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند زمین، سرمایه و نیروی کار سهعامل تولید در اقتصاد سیاسی سنتی بهحساب میآمدند و عامل چهارم، که امروزه باید به سهعامل قبلی افزوده شود، عامل انرژی است؛ زیرا بدونوجود عامل انرژی چرخ رشد و توسعه اقتصادی چه در کشورهای توسعهیافته و چه در کشورهای درحالتوسعه نخواهد چرخید. با نگاهی به آمار بهسادگی میتوان دریافت بیشترین میزان ذخایر اثباتشده نفت جهان در میان چهارمنطقه اصلی تولیدکننده نفت جهان، در خاورمیانه قرار دارند. بهواقع در میان ١٠کشور اصلی که بیشترین منابع اثباتشده انرژی جهان را به خود اختصاص دادهاند، هفتکشور در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و پنجکشور نیز صرفا در خلیجفارس قرار دارند. هرچند عرف رایج بر این است که خاورمیانه را بهدلیل منابع سرشار نفتی که در خود جایداده، دارای اهمیت بدانیم، ولی در مورد دیگر حاملهای انرژی مثل گاز نیز این منطقه دارای اهمیت ویژهای است. این واقعیتها باعث شده است خاورمیانه اهمیت ویژهای در اقتصاد جهانی که اتکای شدیدی به انرژی و بهویژه نفت دارد، داشته باشد.
در میان همه صاحبنظران اقتصادی، درباره اهمیت انرژی بهعنوان خون اقتصاد اتفاقنظر وجود دارد، اما پرسشی که ما بهدنبال پاسخگویی به آن هستیم این است که خاورمیانه چه نقشی در این بین دارد؟ مسالهای که باعث اهمیت بیشازپیش نفت خاورمیانه در اقتصاد جهانی شده است، هزینه استخراج نفت در این منطقه است که درقیاس با دیگر مناطق نفتخیز بسیار پایینتر است. ازسویدیگر، چنددهه طول میکشد بتوانیم ساختارهای مورد نیاز برای تولید و صادرات منابع کشفنشده در خارج از خاورمیانه را ایجاد کنیم. ازاینرو، حتی درصورت تداوم روند کاهش قیمت نفت که در ماههای اخیر شاهد آن بودهایم، بازهم منطقه خاورمیانه قدرت رقابتی خود در بازار یکپارچه و واحد انرژی جهانی را حفظ خواهد کرد. بهواقع درحالیکه هزینه استخراج نفت از ماسههای نفتی سواحل اقیانوس اطلس گاها به بشکهای ٣٠دلار هم میرسد، هزینه استخراج نفت در منطقه خلیجفارس بشکهای پنجدلار است. این مساله موجب شده است کاهش قیمت نفت قدرت رقابت کشورهای خاورمیانهای در بازار رقابتی نفت را بیشتر کند. البته به این معنا نیست که کشورهای خاورمیانه هیچتاثیر منفیای از این کاهش قیمت متحمل نخواهند شد، ولی بهگفته یککارشناس عربستانی «ما نفت را میخواهیم بفروشیم نه اینکه بنوشیم». این موارد دنیا را ناگزیر به کنارآمدن با این واقعیت کرده است که اقتصاد جهانی وابستگی انکارناپذیری به نفت و ژئوپلیتیک خاورمیانه بهعنوان منطقهای که نیمی از نفت جهان را در خود جایداده است، دارد. از طرفی دیگر، هرچند آمریکا بهظاهر از کاهش وابستگی جهانی به انرژی و تحولات خاورمیانه سخن به میان میآورد، ولی ایالاتمتحده در دوران اوباما، هرچند به شکلی متفاوت، همچنان بهدنبال حفظ هژمونی خود است و خمیرمایه استراتژی امنیتملی آمریکا در دوران اوباما نیز همان حفظ رهبری جهانی است. پیشبینی میشود حتی درصورت کاهش وابستگی اقتصاد جهانی به انرژی خارومیانه، باز هم شاهد حضور فیزیکی قدرتهای بزرگ بهویژه آمریکا و جنگ بر سر تسلط بر منابع عظیم نفتی خاورمیانه باشیم و این کاهش قیمت را نمیتوان به منزله کاهش اهمیت منطقه خاورمیانه و به ویژه خلیجفارس تلقی کرد.