متولد سال66 است و هنوز در اوج جوانی به سر میبرد؛ اما با همین سن کم توانسته رفته رفته تبدیل به یکی از کارآفرینان خیری شود که بانوان زیادی را تحت پوشش خود قرار داده و توانمند سازد. «طیبه ترک» دغدغه توانمندسازی زنان به ویژه بانوان خود سرپرست، بد سرپرست و بیسرپرست را دارد و همین مسئله او را وارد کارزار حمایت از این اقشار کرده است.
در ادامه مخاطبان گرامی کارآفرین ناب را به خواندن گفت و گوی شنیدنی با این بانوان کارآفرین دعوت میکنیم.
- خانم ترک برای اولین سوال، كمی ازخود و وضعيت کسب و کارتان برايمان بگوييد؟
طیبه ترک هستم در شهر همدان به دنیا آمدم، متاهل و دارای مدرک تحصیلی دیپلم هستم. در دوره نوجوانی به تهران مهاجرت کردم و با بازار کار آشنا شدم و توانستم در حرفه عروسک سازی مهارت های لازم را به دست بیاورم و در این عرصه کارآفرین شوم.
- چگونه تصميم گرفتيد به جای كار برای ديگران خودتان يك كسب و كار مستقل را شروع كنيد؟
هیچ وقت کار کردن در کارگاه به عنوان یک کارگر آن هم در یک محیط مردانه جزو ایده آل های من نبود به همین خاطر همیشه دوست داشتم تجربه راه اندازی یک کارگاه کاملا زنانه با مدیریت خودم را داشته باشم.
- برای آغاز كسب و كار يك طرح و نقشه از پيش تعيين شده داشتيد؟ لطفاً كمی در اين باره توضيح بدهيد؟
بله یک نقشه از پیش تعیین شده داشتم ولی متأسفانه در اجرایی کردن آن موفق نشدم ولی از همان نقشه ایده گرفتم و در حرفه عروسک سازیم از آن استفاده کردم و خداروشکر موفق شدم.
- چه اهداف، نيازها يا شرايطی شما را وادار به اين كار كرد؟
وقتی مشاهده می کردم که بانوان اطرافم فقط به خاطر محیط مردانه اجازه کار کردن و مستقل شدن را ندارند و یا خانمی فقط به خاطر بی پولی به فساد کشیده شده است، اینها من را آزار می داد به همین خاطر تصمیم گرفتم با یاد دادن هنر عروسک سازی هم به آنها کمک کنم و هم سعی کنم در کار خود بهترین باشم.
- برای راهاندازی اين كار به چه مقدار سرمايه نياز پيدا كرديد؟
از نظر مالی سرمایه من فقط یک میلیون تومان بود اما اصلی ترین سرمایه ای که به دست آوردم تجربه ام بود که بخاطر آن تاوان سنگینی را دادم.
برایم خیلی سخت بود که در سن بیست و چهار سالگی با 14میلیون ضرر ورشکسته شوم. دو سال کار کردم تا بتوانم بدهیم را پرداخت کنم و دوباره از اول شروع کنم علاوه بر آن باز هم در سن 28 سالگی با هفتاد میلیون ضرر روبرو شدم ولی اینبار هم خسته نشدم و هر بار که زمین خوردم باز دستمو به زانوهایم گرفتم و ایستادم.
شاید از نظر خیلی ها اسم این بدشانسی و یا ضرر باشد اما من در تمام این سال ها تجربه خریدم.
- چند خانم با شما همکاری می کند؟ چطور این تعداد خانم در کنار هم جمع شدند؟
در حال حاضر 15خانم با من همکاری می کنند که تعدادی از آنها بانوان خودسرپرست هستند و از طریق اطلاع رسانی که در سطح شهر انجام داده ام توانستنم آنها را دور هم جمع کنم که ان شاءالله تصمیم دارم بزودی تعداد خانم های تحت پوششم را به 30 نفر برسانم.
- از ارگان های دولتی مثل کمیته امداد در این زمینه کمک گرفته اید؟
خیر، من از هیچ موسسه و ارگانی تا الان حمایت نشده ام.
-در طول اين مدت چه چالشهايی برای شما به وجود آمده است؟
اصلی ترین چالش پیش رویم بحث بازاریابی عروسک ها است به این خاطر که در شهر خودم نمی توانم برای کار خود بازار فروشی پیدا کنم. همچنین برایم خیلی سخت بود که بتوانم کیفیت عروسک ها را به وضع مطلوب برسانم.
علاوه بر آن بدهی هایی که از ورشکستگی قبلی برایم مانده خیلی فکرم را به خودش مشغول کرده است.
-شيرينترين و تلخترين خاطره كاری شما چه بوده است؟
شیرین ترین خاطره کاریم این بود که در اوج روزهای سختی که پول نداشتم بازاریاب بگیرم و راحت کارم را وارد بازار کنم با خانمی آشنا شدم که به خاطر خانم های خودسرپرست به بنده لطف کرد و قول دادند که بازاریابی عروسک ها را در غرفه خودشان انجام بدهند و این اتفاق خوب باعث شد که احساس کنم بیش از پیش دارم در راستای هدفم به موفقیت می رسم و خدارو شاکرم که فرشتشو برایم فرستاده است.
تلخ ترین خاطراتم هم مربوط به روزهایی می شود که به خاطر بدهکاری هایم، خجالت زده طلبکارهایم بوده ام.
- برای آينده چه برنامهای داريد؟ آيا فقط قصد بهرهبرداریاقتصادی از كسب و كارتان داريد يا اين كه در فكر توسعه آن هم هستيد؟
من در نظر دارم در آینده تعداد خانم هایی که بتوانم برای استقلالشان کاری انجام دهم به حداقل 50 نفر برسانم و در این راه نیز به اهداف مالی ام دست پیدا کنم.
منبع: کارآفرین ناب