با مشتری خود قطع رابطه کنید
شرایطی که به شما گوشزد میکنند تا با مشتری خود قطع رابطه کنید
حتما برای شما نیز پیش آمده است که در یک شرایط چالشبرانگیز قرار بگیرید و با خود فکر کنید که بهتر است با مشتریانی که برای شما به جای ارزش و منفعت، دردسر بیشتری به همراه میآورند، قطع رابطه کنید.
ممکن است کار کردن با شخصی که باعث بر هم زدن آرامش شما شود، برایتان ناراحتکننده و گیجکننده باشد.
همهی افراد دوست دارند تا تاثیر مثبتی در زمان کار کردن بر روی دیگران بگذارند و در کنار این کار، از درآمدی که کسب میکنند نیز لذت ببرند، بنابراین، تصمیمگیری در مورد کنار گذاشتن یک مشتری میتواند بسیار دشوار باشد. اما پس از گذراندن چندین ماه کار کردن با شخصی که شما را به مرز جنون رسانده است، حتما خواهید آموخت که حد و مرزی را در رابطهی دو طرفهی خود با مشتری ایجاد کنید.
اگر فکر میکنید در چنین شرایطی قرار گرفتهاید، سوالهای زیر را از خود بپرسید و با توجه به پاسخ آنها، میتوانید در مورد کنار گذاشتن یا نگذاشتن مشتری خود، تصمیم بگیرید.
۱- آیا آنها به زمان شما احترام میگذارند؟
زمانی که شما کار خود را آغاز میکنید، خسارت یا پاداشی که ممکن است در طول انجام کار دریافت کنید از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید مورد بررسی قرار بگیرد. بنابراین قبل از پذیرفتن یک مشتری خوب فکر کنید ، زیرا بسیاری از مشتریان فکر میکنند پرداختن پول به شما به این معناست که باید همیشه، حتی در ساعات غیرمعمول و یا برای دریافت اطلاعات در لحظه ( مانند تماسهای پیدرپی درباره یک مسئلهی غیرضروری در طول روزهای تعطیل) به شما دسترسی داشته باشند.
این نوع مشتریان برابر با افرادی هستند که در تمام طول هفته احساس سرماخوردگی میکنند اما صبر میکنند تا در ساعت ۵ بعدازظهر آخر هفته با دکتر خود تماس بگیرند و درخواست میکنند که بلافاصله معاینه شوند.
شاید بسیاری از افراد مشکلی نداشته باشند که در هفت روز هفته و در همهی ساعات با آنها تماس گرفته شود. اما بسیاری از افراد دیگر، زمانی که در آخر هفتهها استراحت میکنند میتوانند سایر روزهای هفته را با انرژی بیشتری کار کنند ( که البته انتظار دریافت ایمیلهای ضروری در آخر هفتهها را دارند).
بنابراین شما باید مشتریانی را بپذیرید که به شما اجازه میدهند تا در طول روزهای کاری و ساعات عادی برای آنها کار کنید. بنابراین دیگر در مورد کنار گذاشتن مشتریانی که بر روی تماس گرفتن با شما در زمانهایی که میدانند شما در دسترس نیستید، پافشاری میکنند، احساس گناه نمیکنید.
۲- آیا آنها به کار شما احترام میگذارند؟
بسیاری از افراد معتقد هستند که مشتریان حق دارند تا نظر خود را عوض کنند. اما از طرف دیگر، آنها حق ندارند تا با شما طوری رفتار کنند که انگار شما در کار خود بدترین هستید و هیچ مهارتی ندارید، چون شما را استخدام کردهاند.
آیا شما ترجیح نمیدهید مشتریانی داشته باشید که شما را تشویق کنند و حتی به شما پاداش دهند؟ البته لازم نیست در صورتی که مشتریان شما این کار را انجام نمیدهند، معاملهی خود را با آنها به هم بزنید. تا زمانی که مشتری شما کاری را به شما محول میکند، در موعد مقرر پول شما را پرداخت میکند و با احترام با شما رفتار میکند، احتمال زیادی وجود دارد که به کار شما نیز احترام بگذارد. و مطمئنا شما میتوانید در صورت عدم دریافت پاداش، همچنان به تایید اعتبار او بپردازید.
متاسفانه، انتقاد دیگری نیز نسبت به این افراد وجود دارد: افرادی که با رفتار تصنعی با شما کار میکنند. در واقع، بدون در نظر گرفتن دستمزدی که به شما پرداخت میکنند، رفتار بسیار غیرمحترمانهای با شما دارند، حتی اگر از الفاظ درستی در زمان صحبت کردن با شما استفاه کنند، اما لحن صحبت کردن آنها بسیار نامناسب و غیرحرفهای است. بهتر است با چنین افرادی کار نکنید و مطمئن باشید مشکلی برایتان به وجود نخواهد آمد.
۳- آیا آنها به بازخوردهای شما احترام میگذارند؟
زمانی که شما در حال کار کردن با مشتریان خود هستید، باید از انعطافپذیری کافی برخوردار باشید، اما از طرف دیگر، باید قادر باشید تا در زمان لازم سوال بپرسید و ایدههای خود را در مورد پیش بردن این رابطهی کاری، به شکلی آرام و منعطف، به اشتراک بگذارید.
اگر قصد برهم زدن یک معامله را دارید، باید بین افرادی که کار کردن با آنها کمی مشکل است، و افرادی که با ترس و دلهره میتوانید عقاید خود را با آنها در میان بگذارید، تفاوت قائل شوید. به عنوان مثال، شاید شما از یکی از مشتریان خود بخواهید به جای این که هر دفعه یک خط ایمیل برای شما ارسال کند و سوال خود را بپرسد، بعد از گردهمآوردن افکار خود، آنها را در یک ایمیل، و یکجا برای شما بفرستد. اما او با این مسئله مخالفت میکند و شما نیز در حالی که پشت صفحهی کامپیوتر خود نشستهاید، برای لحظهای عصبانی میشوید، اما در نهایت این جریان را فراموش میکنید.
در مقابل، مثالی دیگری را در نظر بگیرید: یک مشتری به ایجاد تغییر در یکی از ایدههای شما میپردازد و آن را به عنوان نمونه کار اصلی شما برای سایر افراد میفرستد. این مسئله باعث ناراحتی شما میشود. شما مرتبا این موضوع را پیش میکشید، اما او باز هم این کار را انجام میدهد، و نگرانیهای شما در این زمینه را نادیده میگیرد. در این مورد، اگر کسی تمامیت کار شما را زیر سوال ببرد، نباید در مورد به هم زدن این معامله، احساس گناه کنید. اسم شما برند شماست و قربانی کردن اعتبار شما برای احساسات یک مشتری، واقعا کار عاقلانهای به نظر نمیرسد.
به هم زدن معامله با مشتریان، کار بسیار دشواری است. اما امیدواریم که توانسته باشیم با استفاده از سوالات بالا، به وضوح دربارهی لزوم قطع رابطه با مشتریان، منظور خود را به شما رسانده باشیم. در مورد تصمیمات خود اطمینان داشته باشید و با اعتماد به نفس تصمیم بگیرید. همچنین، لازم نیست با مشتریانی کار کنید که دائما شما را عصبانی میکنند، داشتن استرس کمتر در روابط کاری، میتواند برای شما بسیار مفید باشد.