۱۰ ستون اصلی و پایهای کارآفرینی
۱۰ ستون اصلی و پایهای کارآفرینی
۱) که هستید و کجا خواهید رفت..؟!
نقاط قوت و ضعفتان چیست؟ آنها را پیدا کنید.
رویا و هدفتان چیست؟ دنبال ایدههایی باشید که فکر کردن به آنها هم تکانتان دهد!
به چه مهارتها و دانشهایی برای جنگیدن با خطرات راهتان
نیاز دارید؟ آنها را شناسایی کنید.
۲) کسب و کار درست و مناسبی را انتخاب کنید!
وقت و انرژی و منابعتان را بر روی کاری بگذارید که بازگشت سرمایهای بالایی دارد.
از هر منبعی که میتوانید برای تحقیق استفاده کنید؛ کتاب، اینترنت، دوست و آشنا و به خصوص حرفهایها
رقبایتان چه کسانی هستند؟ اندازه بازارتان چقدر است؟ شما میخواهید چه سهمی را از این بازار داشته باشید؟
۳) شما همان اندازه موفق هستید که اطرافیانتان موفق هستند
برای محقق شدن ایدهای که دارید، چه کسانی را و با چه مهارتهایی لازم است تا گرد هم آورید و کار را شروع کنید؟
با آن دسته از شریکهای خود که برای موفقیت شما و مشتریان، سرمایهگذاران، تامینکنندگان، مشاوران و… شما حیاتی میباشند در ارتباط باشید.
افراد، گروهها و سازمانهایی را که به پیشبرد اهداف و فعالیتهای ترویجی کسب و کارتان کمک میکنند، پیدا کنید.
۴) روح موفقیت را در شرکت خود بدمید!
فرهنگ سازمانی شرکتتان را صمیمی و خودمانی کنید و این صمیمیت را روز به روز تقویت کنید.
جوّ و برنامههای شرکت را طوری ایجاد کنید که همواره برای موفقیتهایی هرچند کوچک، بتوانید جشن بگیرید و به خودتان و تیمتان امید ببخشید!
این را به خاطر داشته باشید که تغییر فرهنگ و رفتار، نیازمند تلاش پیوسته و نظارت و بررسی مداوم است.
۵) مهم ترین اِلِمان کلیدی را بشناسید
انرژی و منابعتان باید در مسیری صحیح و با هدف افزایش شانس موفقیتتان، جهتدهی شوند.
یک معیار اصلی و کلیدی را برای ارزیابی کلی فعالیتهای شرکت شرکت داشته باشید.
در آینده و با بزرگتر شدن سازمانتان، با چه معیارهایی میخواهید میزان موفقیتتان را بسنجید و تحت نظر داشته باشید؟
۶) ارزیابی صحیح سرمایه مورد نیاز
سرمایه لازم را به طور جداگانه برای داشتن بهترین، بد و بدترین عملکرد، تخمین بزنید.
حوزه فعالیتتان را بشناسید. ریسکهایی را که ممکن است برای سرمایهگذارتان وجود داشته باشد، شناسایی کنید. او باید از این ریسکها مطلع بشود.
اگر سرمایه اولیه خود را با قرض تامین کردهاید، درباره ریسک و موقعیتهای تهدیدکنندهای که منابع مالیتان را تهدید میکند، با صاحبان سرمایه و همچنین خودتان رو راست باشید!
۷) از انگیزه بخشهای مناسب بهره ببرید
در میزان انگیزه دادن به کارکنانتان، تعادل را رعایت کنید. نه خیلی لوسشان کنید و نه…..!
انگیزه دادن میتواند همانقدر که تاثیر مثبت به جای میگذارد، خطرناک و مخرب نیز باشد!
بپذیرید که ممکن است یک سری اتفاقات غیر قابل پیش بینی، اهدافتان را تهدید کند. محکم باشید و برای این اتفاقات، خودتان را آماده کنید!
۸) یکدل و با احساس باشید!
با افرادی که مفید هستند و کمکتان میکنند، یکدل شوید و اجازه دهید ارتباط صمیمی مناسبی بینتان شکل بگیرد.
دنیا را همانطور که هست بپذیرید، نه آنطور که میخواهید باشد.
به مردم گوش دهید، مشتریان خود را درک کنید و خود را به جای آنها بگذارید.
۹) از تجربه کردن نترسید!
آزمایش کنید: سعی کنید خودتان را نسبت به رقیبانتان متفاوت و متمایز کنید.
بیاموزید: فرضیهها و نظریات مرتبط با اهداف و کسب و کارتان را بررسی کنید.
تنظیم کنید: اهدافتان را با آموختهها و تجربیاتتان تطبیق دهید.
ارزشگذاری کنید: به درد بخورها را رشد دهید و به درد نخورها را حذف کنید!
۱۰) دیگر چه کار کنیم؟
مطمئن شوید که همواره و در طی مسیر بلند مدت موفقیتتان ، تصمیمهای درست و به جا میگیرید.
بنویسید: درباره اهداف و دورنماهایی که داشتید و دارید؛ مشکلاتی که برایتان در مسیر پیش آمد و روشی که برای غلبه بر آنها به کار گرفتید، بنویسید.
همواره پایان قصه را تصور کنید: شرکت را میفروشید؟ به نسل بعد منتقل میکنید؟ یا به یک غول اقتصادی؟