حدود یازده سال پیش در اتاق شماره سی و سه دانشگاه هاروارد در خوابگاه کرکلند، جوان نوزده سالهای "The facebook.com" را راهاندازی کرد. امروز همان جوان نوزده ساله سی و سه سال دارد و سکان امپراطوری یک شبکه اجتماعی به ارزش سیصد و چهل میلیارد دلار را در اختیار دارد.
اما فیسبوک همانند کسبوکارهای موفق دیگر از روزِ اول موفق نبوده است. چند سال پیش فیسبوک وضع خوبی نداشت. سهام شرکت اصلا خریدار نداشت و استراتژی شرکت برای رواج دادنِ فیسبوک روی تلفن همراه داشت رو به شکست میرفت. تازه شایعاتی هم بود که مارک زاکربرگ اصلا برای مدیرعامل بودن مناسب نیست، اما خب البته تمام اینها پلی به سوی موفقیت عظیم فیسبوک در آینده بود.
حالا اصلا درسهای کارآفرینی کجای این قصه هستند؟ برای اینکه به نتیجه ی به درد بخوری برسم٬ با چندین موسس کله گنده موفق دربارهی علل موفقیت مارک زاکربرگ حرف زدم و نظراتشان را جویا شدم که در ادامه پای صحبتهای آنها مینشینیم:
۱. حساب، حساب است، کاکا، برادر!
کریستین کخ گلدشتاین، موسس و مدیرعامل شرکت اسکالوس (Scalus) :
«درس مهمی که هر موسس و کارآفرینی میتواند از آقای زاگربرگ یاد بگیرد توانایی جداکردن کسبوکار از دوستی و رفاقت است. زاکربرگ وقتی فهمید همکارانش در هیئت مدیره دیگر ارزشی برای فیسبوک قائل نیستند، شخصا ابتکار عمل را به دست گرفت. بسیاری از مدیران موسسات وفاداری به دوستیهایشان را بالاتر از نیازهای شرکت قرار میدهند، اما در قدمهای اول، این سیاست و مسئولیتپذیری است که از شما یک تیم قوی میسازد و در عین حال میتواند معیارهای کسب و کار را به هم بریزند. وقتی هر کدام از اعضای تیم موسسان اصرار دارند که نظرات خود را به کرسی بنشانند، باعث میشوند که سایر نظرات نادیده گرفته شود و کل تیم پیشرفت نکند. زاکربرگ اجازه نداد چنین اتفاقی برای فیسبوک بیفتد.»
۲. سریع حرکت کنید و اصول قدیمی را کنار بگذارید
ماریوس موسکویچی، موسس و مدیرعامل شرکت متریک اینسایتز (Metric Insights) :
«جملهی بالا تجسم منحصر به فرد فلسفهای است که باعث شد فیسبوک مفهوم بینظیر نوآوری و سرعت عمل را همزمان درک کند. در حالی که بیشتر شرکتها جان میکندند تا وضع فعلی خود را که ناشی از موفقیت اولیهی آنها بود حفظ کنند، زاکربرگ ایدهی «کنار گذاشتن اصول قدیمی» را در پیش گرفت، ایدهای که لازمهی تغییر و تحول است. وقتی مشخص شد که ایدهی رواج دادن فیسبوک روی تلفن همراه چقدر برای آیندهی فیسبوک سرنوشتساز بوده است، «کنار گذاشتن اصول قدیمی» به نفع فیسبوک تمام شد.»
۳. رمز موفقیت در دور انداختن چیزهای اضافی است، نه در نگه داشتن آنها
کریستین تورلیکا، موسس و مدیر عامل شرکت آپ سوشال (UP Social) :
«هاوس سیستم (HouseSYSTEM) یک شبکهی اجتماعی بود که در ابتدا با فیسبوک در هاروارد رقابت میکرد. موسس هاوسسیستم٬ آرون گرینزپن به زاکربرگ پیشنهاد همکاری داد. گرینزپن میگوید زاکربرگ در پاسخ به او گفته است: «هاوس سیستم خیلی کاربردیای است، فقط خیلی متعلقات اضافی دارد.» وقتی محصولی میسازید٬ مهم این است که فقط چیزهای ضروری و تعریف شده برای کاربرانتان طراحی کنید. اگر امکان انجام هر کاری فراهم شود، محصول شما به اندازهی اتاق فرمان هواپیما پیچیده خواهد شد. در بهترین حالت مشتریهای کمی به سراغ محصول شما خواهند رفت و در بدترین حالت کلا شکست خواهید خورد.»
۴. بزرگ فکر کنید ولی با کم شروع کنید
مت چیسن، موسس و مدیر عامل شرکت یوشیپ (uShip) :
«زاکربرگ ایدهی فیسبوک را با یک هدف تجاری کوچک و بسیار سهلالوصول آغاز کرد: او دانشجویان را جامعهی هدف خود در نظر گرفت. بعد وقتی به هدف اول خود رسید دنبال تحقق اهداف بعدی رفت و فیسبوک را گسترش داد. این نوع عملکرد در عین بحثبرانگیز بودن، برای رساندن فیسبوک به جایگاه کنونی خود و تبدیل فیسبوک به یک پدیدهی جهانی ضروری بود. پس اول قدمهای کوتاه بردارید و بعد کسبوکار خود را گسترش دهید.»
۵. همواره محصول خود را زیر نظر بگیرید
کریگ سونسرود، مدیر بخش فروش در شرکت کمپین مانیتور (Campaign Monitor) :
«این طور که به نظر میرسد مارک زاکربرگ هرگز دست از زیر نظر گرفتن و بررسی فیسبوک بر نداشته است. مهم نیست نقش شما چیست، مهم نیست که مدیرعامل هستید یا مدیر فروش یا حتی کارآموز تابستانی، مهم این است که درک عمیقی از محصول خود داشته باشید. حفظ ارتباط شما با محصول خودتان نشان میدهد که هر کسی میتواند انتظار دریافت عالیترین نوع خدمات را از محصول شما داشته باشد. تازه کمک میکند که همیشه در جریان نیازهای مشتریان خود قرار بگیرید.»
نویسنده: شادی حلوایی
برگرفته از: entrepreneur