یارانه زیادی به بخش کشاورزی اختصاص نیافته
مهدی جاوید پور::
حمایت از مصرفکننده در اکثر کشورهای توسعه یافته منفی است درحالی که این موضوع در ایران معکوس بوده و در سالهای اخیر نیز شکاف و فاصله میان حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده بهنفع مصرفکننده درحال افزایش است. آمارها نشان میدهد در ایران نهتنها دولت سهم تولید از یارانههای اصلاحشده
در فاز نخست را پرداخت نکرده بلکه یارانه حمایتی بخش کشاورزی که در تمام دنیا برای حفظ امنیت غذاییشان برقرار است را نیز به یکسوم کاهش داده است.
بر اساس محاسبات انجامشده از سال 89 تا خرداد91، دولت 9هزارمیلیاردتومان از تعهداتش به بخش تولید را نپرداخته و از سوی دیگر در طول همین مدت یارانه پرداختی به بخش کشاورزی را ششمیلیاردو541میلیونریال (58درصد) کاهش داده است. این در حالی است که در فاز نخست هدفمندی یارانهها دولت 62هزارمیلیاردتومان به مردم یارانه نقدی داده است یعنی هفتبرابر یارانهای که قرار بوده به بخش تولید در خوشبینانهترین حالت پرداخت کند.
بر اساس برآورد مرکز آمار و وزارت صنعت، معدن و تجارت، صنایع کشور پیش از هدفمندکردن یارانهها دوهزارمیلیاردتومان برای حاملهای انرژی هزینه میکرد. این مبلغ بعد از افزایش قیمت حاملها در قالب قانون هدفمندی برای 225میلیون معادل بشکه نفتخام به عدد ششهزارمیلیاردتومان رسید. دولت هم در این اثنا تاکید کرد 30درصد از منابع حاصل از هدفمندی یارانهها را به بخش تولید بازپرداخت میکند تا علاوهبر جبران هزینههای تحمیلشده، صنایع را برای نوسازی و بهینهکردن سیستمهایشان یاری رساند. اما در عمل نتیجه چیز دیگری شد. میزان درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها از ۲۸آذر ۱۳۸۹ تا ۳۱خرداد ۱۳۹۱، ۳۰هزارمیلیاردتومان برآورد شده است. به این ترتیب دولت باید از این مبلغ 9هزارمیلیاردتومان را به بخش تولید پرداخت میکرد اما نهتنها این اتفاق نیفتاد بلکه دولت برای پرداخت یارانه نقدی به 77میلیون ایرانی 32هزارمیلیاردتومان هم کسری داشت.
تمام آنچه دولت را بر آن داشت تا در آذر 89 قیمت حاملها را به نرخ آزاد نزدیک کند، مصرف بالای انرژی در کشور بود. مصباحیمقدم، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس آنزمان گفته بود که مصرف سوخت در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است و بر اساس برآوردهای صورتگرفته در سال ۲۰۰۷ شدت مصرف انرژی در ایران 5/4 برابر میانگین جهانی محاسبه شده است. مقدار انرژی که در این سال در ایران برای هزاردلار تولید صرف شده معادل 89/0 بشکه نفتخام بوده در حالی که در کل دنیا این رقم 19/0 است. در همین سال سرانه مصرف بنزین در ایران ۳۳۰ لیتر و سرانه مصرف گازوییل ۳۸۶لیتر بوده است در حالی که سرانه جهانی مصرف بنزین ۱۸لیتر و گازوییل ۲۰۰ لیتر است.
اکنون نزدیک به چهارسال از اجرای قانون هدفمندی یارانهها میگذرد و آنچه حاصل شده است در عمل بالاتررفتن مصرف حاملهای انرژی است. مرکز آمار ایران گزارش میدهد مصرف انرژی در کارگاههای 10نفر کارکن و بیشتر از سال83 تا 90 بالغ بر 47درصد افزایش داشته است. درحالی که در سال83 مصرف انرژی در صنایع 153میلیون بشکه معادل نفتخام بوده است. مصرف این انرژی در سال90 به 225میلیونبشکه رسیده است. این اعداد نشان میدهد آنچه مدنظر دولت در جهت بهینهسازی مصرف انرژی بهعنوان هدفمندکردن یارانهها بود اتفاق نیفتاد. پدرام سلطانی، نایبرییس اتاق بازرگانی ایران به دلایل این افزایش مصرف اشاره کرد و گفت: افزایش بهرهوری انرژی به خودیخود امکانپذیر نیست.
این اتفاق تنها با تغییر تکنولوژی اتفاق میافتد که در دوسال گذشته بهدلیل وجود دو مانع اساسی امکان آن فراهم نشد. نخست آنکه تشدید تحریمها، فروش فناوری جدید را با مانع و ممنوعیت مواجه کرد و دوم عدمحمایت دولت از صنایع برای این تغییر مهم بود. دولت در سالهای گذشته منابع حاصل از افزایش قیمت حاملها را خرج شهروندان کرد و عملا افزایش مصرف انرژی هم به موازات سایر حوزهها در صنایع رشد یافت. مسعود دانشمند عضو دیگر هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، دلیل افزایش مصرف انرژی در واحدهای تولیدی را بهرهوری پایین فرآیند تولید عنوان کرد و گفت: با وجود آنکه قیمت حاملهای انرژی در ترکیه سه تا چهار برابر قیمتها در ایران است اما میبینیم که در بازار ایران سهم کالاهای ترکیهای از محصولات ایرانی بسیار بیشتر است. دلیل این اتفاق چیست؟ چگونه میشود که با قیمتهای بالای حاملهای انرژی هزینه تمامشده کالا در این کشور از ایران پایینتر است. او معتقد است میتوان علت را در بهینهبودن مصرف انرژی به واسطه استفاده از ماشینآلات مدرن جستوجو کرد.
از موضوع صنایع که بگذریم وجه دیگر یارانهها آن چیزی بود که دولت در قالب حمایتهایی که تمام دنیا از کشاورزی خود دارد به این بخش پرداخت میکرد.
در چندسال اخیر میزان اختصاص یارانههای بخش کشاورزی بهشدت کاهش یافته است. براساس گزارش دفتر بودجه وزارت جهاد کشاورزی میزان یارانه بخش کشاورزی از 5/14هزارمیلیاردریال در سال1384 به حدود 4/5هزارمیلیاردریال در سال1391 کاهش یافته به این معنا که به حدود یکسوم یارانه سال1384 تقلیل پیدا کرده است.
با درنظرگرفتن تغییرات شاخص کل، میزان یارانه سال 1391 حداقل باید به 3/2 برابر سال1384 میرسید و میزان آن به 46هزارو500میلیاردریال بالغ میشد در حالی که میزان یارانه پرداختی به بخش کشاورزی در سال1391 نسبت به سال 1384 حدود 35درصد بوده و از 14هزارو491میلیاردریال به چهارهزارو574میلیاردریال کاهش یافت. با توجه به آمار تولیدات کشاورزی در سال1384 به ازای هر یکهزار تن تولید کشاورزی 15میلیونتومان یارانه پرداخت میشد و در صورت صحیحبودن آمار تولیدات کشاورزی در سال 1391 در حدود چهارمیلیونتومان به ازای هر یکهزار تن محصول تولیدشده یارانه پرداخت شده است. ولی تخصیص یارانههای بخش کشاورزی از سال 1384 تا 1391 روندی کاملا نزولی داشته است و اگر میزان تورم سالانه را نیز در نظر بگیریم مشخص خواهد شد که مجموع نرخ تورم طی این سالها حدود 142 درصد بوده، این درحالی است که یارانهها 70درصد کاهش یافته است. با توجه به کاهش 70درصدی یارانهها و افزایش 142درصدی هزینهها عملا یارانه زیادی به کشاورزی اختصاص نیافته است.