رئیس اتاق ایران:
فعالان اقتصادی به دولت اطمینان ندارند
دولت قوانین مزاحم و مشکلات پیش روی سرمایه گذاری و فضای کسب و کاررا بردارد
بخش خصوصی ایران پذیرش کارهای بزرگ اقتصاد را ندارد
بخش خصوصی مستمری بگیر دولت است
رئیس اتاق بازرگانی ایران، بخش خصوصی را مستمری بگیر دولت میداند و میگوید: اگرچه شکستن تابوی اقتصاد دولتی، جرات، شهامت و جسارت میخواهد اما اگر سریع عمل کنیم، ۲۰ سال دیگر به توسعه میرسیم.
به گزارش مهر، محسن جلالپور نگران است که دوران طلایی اقتصاد ایران بگذرد و بخش خصوصی نتواند از فرصتها به نفع توسعه اقتصاد کشور به خوبی بهره گیرد.وی گفت:اتفاقی در اقتصاد ایران در حال رخ دادن است که اعتقاد دارم نه تنها در سه دهه بعد از انقلاب بلکه در ۸۰ سال اخیر، بی سابقه بوده است. شرایطی امروز پیش روی اقتصاد ایران وجود دارد که مهمترین و اصلی ترین وظیفه ما، استفاده بهینه از این شرایط است و میتواند به هر نوع و یا ترتیبی هم رقم زده شود ولی اصل این است که از آن، استفاده بهینه کنیم.جلال پور افزود:امروز در شرایطی قرار داریم که کشور بعد از دههها استفاده از منابع و درآمدهای نفتی و دولتی، به شرایط دیگری در حال کوچ است. سالها است که دولت این منابع را هزینه کرده بود و از منابع آن برداشت کرد تا هزینههای جاری و عمرانی را پوشش دهد و اکنون به نقطه ای رسیده که ناخواسته و از روی اجبار، امکانی برای ادامه مسیر قبلی ندارد، چراکه از یک سو پروژههای فراوان نیمهتمام و بدهیهای سنگین به پیمانکاران، مشکلات اساسی در اقتصاد ایران ایجاد کرده و از سوی دیگر، افت قیمت نفت مشکل آفرین شده است.
رئیس اتاق ایران ادامه داد:ما فقط و فقط در این شرایط باید فریادمان از نظام و حاکمیت این باشد که امکان ظرفیت و فضای مناسب توسعه که ظرفیت کسب و کار را برای بخش خصوصی فراهم کند، ایجاد نکند. به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که دولت بزرگ شود و به دنبال ایجاد شرکتهای دولتی و سرمایه گذاری و مشارکت در اقتصاد باشد.
باید به دولت بگوییم که با همه وزرا و ظرفیتهای خود، همه توان را بگذارد تا قوانین مزاحم و مشکلات پیش روی سرمایه گذاری و فضای کسب و کار و ارتباطات بین المللی را که لازمه کار اقتصادی فراهم کند، ضمن اینکه دولت باید اتمسفر لازم برای کسب و کار را فراهم کند و ما به عنوان بخش خصوصی به میدان بیاییم و از تجربه کشورهایی که گام در راه خصوصی سازی برداشته اند، استفاده کنیم. این کشورها پیشرفت هم کرده اند و خود را با توسعه بخش خصوصی ساختهاند، پس ما نیز باید در همین راه، گام برداریم.
این اتفاق هیچگاه در طول ۸۰ سال گذشته رخ نداده و برای ایران مهیا نبوده است. گاهی دست خدا را پشت قضیه میبینیم. همزمان با این موضوع هم که قیمت نفت به کف رسیده و دولت را در استیصال گذاشته است، مسائل هسته ای کشور حل شده و راه ارتباطات بین المللی را باز کرده است، ضمن اینکه در منطقهای که ایران واقع شده، آشوب است و تنها کشور امن و باثبات، ایران است.
بنابراین فضایی ایجاد شده است که شرق، غرب، شمال و جنوب ایران درگیر جنگ است و به تازگی برای یکی از رقبای ایران در منطقه یعنی ترکیه نیز چالشهایی با روسیه بهوجود آمده است، همچنین پاکستان، افغانستان، کشورهای عربی از جمله عربستان و بحرین نیز گرفتار جنگ هستند و در شمال نیز ابرقدرت روسیه، مشکلات جدی با دنیا، ترکیه و اوکراین دارد.
ما الان فرصتی را پیش رو داریم که باید از آن استفاده کرده و اقتصاد خود را توسعه و بازارهای اطراف را پوشش دهیم. در این شرایط، راه ارتباط ما با دنیا باز شده است. از سوی دیگر، قیمت نفت ارزان شده و دولت نمیتواند در مشارکت با خارجیها سرمایه گذاری کند، بنابراین، اتفاقات مذکور، ما را به سمتی هدایت می کند که باید از این فضا استفاده کنیم. دغدغه من این است که مبادا بخش خصوصی ایران دوباره بنشیند و از این فرصت استفاده نکند و پس بار دیگر، دست ما پیش دولت دراز باشد. همه فعالان اقتصادی باید بدانند که دولت مسئول توسعه ایران نیست و امروز، دولت نمیتواند توسعه را برای کشور رقم بزند. امروز بخش خصوص باید آستینها را بالا زده و از بخش خصوصی بخواهد و با ارتباطات و همت توسعه ایران را رقم زند.
- به نظرم تعلل بخش خصوصی برای ورود به توسعه اقتصاد ایران سه دلیل دارد؛ اول این است که بخش خصوصی به دولت اطمینان ندارد و البته حق هم دارد، چراکه در تمام سالهای گذشته، دولت ابتدا چراغ سبز نشان داده و پس از این که اوضاع بهتر شد، دوبار بخش خصوصی را فراموش کرده و باز هم بخش خصوصی، مانده و شرایطی که روی آن حساب کرده بود. دلیل دوم این است که بخش خصوصی ایران پرورانده نشده است و شرکتهای آماده پذیرش کارهای بزرگ در اقتصاد نداریم. فضایی که امروز در ۵۰ سال اخیر در کشور داریم، بخش خصوصیای را پرورانده است که متکی به دولت بوده و به نوعی مستمریبگیر از دولت بوده و همه چیز را باید دیگران برای او فراهم کنند.
در واقع بخش خصوصی ایران، خود را مستقل از دولت نکرده است. قالبی که ما امروز در اقتصاد کشور داریم، قالب انجام کارهای بزرگ اقتصادی به دست بخش خصوصی نیست. بخش خصوصی ما با نگرانی، دغدغه، عدم خوشبینی و بدبینی به این قالب نگاه میکند. اقتصاد ما درست مانند شرایطی است که تا به امروز ما یک لیوان و فنجان داشته ایم که هر روز، هر دولتی در آن، مایعی متفاوت از دولت قبل ریخته است اما ظرف، همان ظرف است اما باید گفت که این ظرف، امکان توسعه ایران را فراهم نمیکند؛ پس باید ظرف عوض شود. آن را باید شکست و ظرفی دیگر شکل داد اما شکستن آن، جرات، شهامت و جسارت میخواهد که این را نه در بخش خصوصی امروز میبینم و در دیگر بخشها.
از سوی دیگر مسئولان کشور ناچار هستند که این راه را ادامه ندهند. از طرفی دولت میدانند که نمیتوانند با این قالب ادامه دهد. بخشخصوصی ما هنوز خود را مسئول نمیداند و به نوعی از خود سلب مسئولیت می کند. در واقع اعتقاد بخش خصوصی این است که هر کسی که در سالهای درآمد سرشار نفتی، منابع را برداشته و استفاده کرده، اکنون هم کشور را اداره کند.
برخی میگویند چطور در زمانی که میلیاردها دلار پول در کشور بوده، خبری از توجه به بخش خصوصی نبوده است، پس امروز هم نباید به صحنه بیاید در حالی که امروز روزی است که به ما میدان داده اند.
واقعا در سالهای گذشته، بخش خصوصی میدان نداشته است. در دوران گذشته، اصلا خود دولت اجازه نداده که بخش خصوصی شکل گیرد، در عین حال رقیب اصلی ما دولت بوه است و هر کسی که آمده تولید کند، دولت رفاهیاتی ایجاد کرده و امکاناتی با پول نفت به برخی داده است که تولید صرفه نداشته باشد.
ایران جز معدود کشورهایی است که در آن، کسی که پول خود را در بانک گذاشته و سپرده کرده و سود آن را گرفته، نه گرفتار مالیات و دارایی شده و نه ضرر کرده است بلکه دهها برابر از کسی که خود را برای رونق تولید این کشور به آب و آتش زده، جلوتر است؛ این نتیجه پولهای نفتی است که مردم را رفاه طلب و عافیت طلب کرده و از سمت تولید رویگردان کرده است. امروز مردمی که به سمت و سوی تولید در این سالهای سخت رفته اند، مشاهده می کنند آنهایی که در سایه نشسته اند و خوردند و برده اند، اوضاع بهتری دارند، سختشان می آید که مسئولیت بگیرند. این مشکل اساسی ما است.