بنابراین از نظر من وعده های دروغی که به مردم می دهند مصداق بارز تخلّف است. اصولاً دروغ حرام است، امّا این نحو دروغ گفتن علاوه بر حرمتی که دارد منجر به نکبت دنیوی هم می شود. یعنی برخی از مردم با این دروغ ها وارد شبکه می شوند و بعد که حقیقت را درمی یابند و از این شرکت ها بیرون می آیند، خودشان بدل به بدترین
نزدیک به یک میلیون تومان درآمد داشته است. همین فرد می گوید در بیمه همکارانی دارد که بعد از حدود یک سال و نیم فعالیّت، یک و نیم تا دو میلیون تومان درآمد دارند. این نکته مهم است که اگر قرار است نظام بازاریابی شبکه ای رسمیّت پیدا کند و قانونی شود، مردم باید از ساز و کار آن مطلّع باشند.
دارد: یا این که چنین روندی که تعریف کرده اند شدنی نیست و فقط روی کاغذ و در نظر شدنی می نموده است. پس باید نظریّه و طرح خودشان را تغییر دهند. ولی اگر شدنی است پس چرا به وظایفشان عمل نمی کنند؟ به هر حال منِ بازاریاب نباید هزینۀ کم کاری دیگران را پرداخت کنم.
برخی کالاها مثل لوازم آرایشی و بهداشتی حتماً باید مورد تأیید یک ژورنال علمی باشند. من اسم شرکت یا محصول به خصوصی را نمی آورم. امّا برای مثال فرض کنید که یک کرم بهداشتی دارای کلوژن است.
ببینید همون بحثی هست که اشاره کردم. شما همونجور که پول میدادید یه خدمات و کالایی تحویل بگیرید، اینجا هم همینطور در مقابل چه چیزی یه پولی رو من دریافت میکنم؟! اگر کسی به من پولی میده، در چه قالبی میگنجه. یه زمانی هست کسی به کسی هدیه میده، در واقع اون فرد کاری براتون نکرده، صرفاً شما به یه مناسبتی یا
یکی از نشانههایی که تو اصول بازاریابی شبکهای مطرح میشه، این هست که تو بازاریابی شبکهای بیشتر خود محصول مورد رغبت مشتری است اما تو بازاریابی هرمی عضو شدن تو این شبکه و شبکهسازی مهم هست واصلاً کاری ندارید اون فرد محصول رونیاز داره یا یا نه! توی مواردی که من تاکنون توی خیلی از تیمها شاهدش بودم
فقه و بازاریابی چند سطحی؛ در گفت و گویی با حجتالاسلام دکتر سید مهدی نریمانی (قسمت اول)
خوانندگان محترم متن حاضر حاصل ساعتها تلاش و مصاحبهای است که با حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر سید مهدی نریمانی نویسنده کتاب فقه و بازاریابی