ابعاد ساختاری یک سازمان، ویژگیهایی هستند که ساختار رسمی و تصمیمگیری در سازمان را مشخص میکنند. این ابعاد معمولاً بیانگر چگونگی
تقسیم کار، هماهنگی فعالیتها، و اختیارات تصمیمگیری هستند. ریچارد دفت (Richard L. Daft)، در کتابهای مدیریت و طراحی سازمانی خود، به این ابعاد پرداخته است. در ادامه، لیستی از ابعاد ساختاری یک سازمان ارائه میشود:
1. پیچیدگی (Complexity)
تعریف: سطح تفکیکپذیری و تقسیمبندی کارها در سازمان.
شامل:
تفکیک افقی: میزان تخصصگرایی و تعداد واحدهای کاری تخصصی در سازمان (مانند واحدهای بازاریابی، منابع انسانی، تولید و …).
تفکیک عمودی: تعداد لایهها و سطوح مدیریتی در سازمان (ساختارهای کوتاه یا بلند).
تفکیک جغرافیایی: توزیع واحدها و بخشهای سازمان در مکانهای مختلف یا شعب جغرافیایی.
2. رسمیت (Formalization)
تعریف: میزان استانداردسازی و مستندسازی قوانین، رویهها و رفتارهای سازمانی.
در سازمانهای با رسمیت بالا، قوانین و مستندات رسمی (مانند بخشنامهها، شرح شغل و سیاستها) بر رفتار کارکنان حاکم هستند.
رسمیت پایین نشاندهنده انعطافپذیری بیشتر برای کارکنان و کمتر شدن قوانین جزئی است.
3. تمرکزگرایی (Centralization)
تعریف: میزان تمرکز یا توزیع اختیارات تصمیمگیری در سازمان.
شامل:
تمرکزگرایی: تصمیمگیری عمدتاً توسط مدیران ارشد انجام میشود.
تمرکززدایی: اختیارات تصمیمگیری به سطوح پایینتر سازمان سپرده میشود.
4. حیطه کنترل (Span of Control)
تعریف: تعداد افرادی که مستقیماً تحت نظر یک مدیر کار میکنند.
حیطه کنترل گسترده (باز): مدیران تعداد زیادی از افراد را مدیریت میکنند (معمولاً در ساختارهای تخت).
حیطه کنترل محدود: مدیران افراد کمتری را مدیریت میکنند (معمولاً در ساختارهای بلند).
5. زنجیره فرماندهی (Chain of Command)
تعریف: مسیر رسمی اجرای دستورات و مقیاس انتقال اختیارات از سطوح بالا به پایین در سازمان.
زنجیره فرماندهی روشن و شفاف به معنای مشخص بودن سلسلهمراتب ارتباطی و خطوط گزارشدهی است.
6. تخصصگرایی (Specialization)
تعریف: میزان تقسیم وظایف و تمرکز کارکنان بر فعالیتهای خاص.
سازمانهایی با تخصصگرایی بالا وظایف را به اجزای کوچکتر تقسیم کرده و فعالیتها بر عهده کارشناسان متخصص میگذارند.
7. استانداردسازی (Standardization)
تعریف: میزان تعریف دقیق رویهها، فرآیندها و روشهای انجام کار در سازمان.
سازمانهای با استانداردسازی بالا برای اکثر وظایف، رویههای مشخصی تنظیم کردهاند.
8. رسمیسازی روابط (Formal Relationships)
تعریف: میزان تأثیرگذاری قراردادهای رسمی و سلسلهمراتب بر روابط درون سازمان.
وابسته به مقررات و اسناد رسمی است که نشان میدهد روابط کاری چگونه تعریف و کنترل میشوند.
9. انعطافپذیری ساختاری (Structural Flexibility)
تعریف: میزان تطبیقپذیری ساختار سازمان با تغییرات خارجی و نیازهای داخلی.
سازمانهای منعطف توانایی تغییر ساختارها و فرآیندها را سریعتر دارند.
10. قابلیت هماهنگی (Coordination Ability)
تعریف: مکانیزمهای موجود در سازمان برای هماهنگی و یکپارچگی فعالیتهای مربوط به واحدها و بخشهای مختلف.
انواع هماهنگی شامل جلسات، سیستمهای اطلاعاتی مشترک، و استانداردهای کاری است.
ابعاد محتوایی (Contextual Dimensions):
ابعاد محتوایی به ویژگیهای کلی و محیطی سازمان مربوط هستند و در تعیین یا شکلدهی ابعاد ساختاری نقش تأثیرگذار دارند.
اندازه (Size):
اندازه سازمان که شامل تعداد کارکنان، بودجه و میزان منابع است. اندازه سازمان بر پیچیدگی ساختار تأثیر میگذارد.
اهداف و استراتژی (Goals and Strategy):
اهداف کلی سازمان و برنامههایی که برای دستیابی به این اهداف تدوین شدهاند. استراتژی سازمان مستقیماً قابلیت تنظیم ساختارهای سلسلهمراتبی یا انعطافپذیر را مشخص میکند.
تکنولوژی (Technology):
روشها، تکنیکها و ابزارهایی که سازمان برای تولید محصولات یا ارائه خدمات استفاده میکند.
محیط خارجی (External Environment):
عوامل بیرونی سازمان مانند رقبا، مشتریان، تأمینکنندگان و تحولات اقتصادی یا قانونی.
فرهنگ سازمانی (Organizational Culture):
باورها، ارزشها و هنجارهایی که درون سازمان جریان دارند و بر رفتار کارکنان تأثیر میگذارند.
چابکی (Agility):
توانایی انطباق سریع سازمان با تغییرات محیطی و پاسخگویی به نیازهای در حال تغییر.